مخاطبین عبید زاکانی را میتوان به چند دسته تقسیم کرد، اما بهطور کلی او برای طبقهٔ خاصی از جامعه نمینوشت و آثارش هم برای خواص و هم برای عوام جذابیت داشت. با این حال، میتوان گفت مخاطبین اصلی او مردم آگاه و روشنفکر جامعه بودند.
۱. حاکمان و طبقات بالای جامعه
عبید زاکانی در آثار خود، بهطور مستقیم یا غیرمستقیم، حاکمان و درباریان را مخاطب قرار میدهد.
او با زبان طنز و کنایه، فساد و ریاکاری حاکمان و درباریان را به نقد میکشید.
آثاری مانند «موش و گربه»، با داستانپردازی ظاهری ساده، در باطن مخاطبین خود را به تأمل دربارهٔ ظلم و ستم حاکمان و مبارزهٔ طبقات فرودست وامیداشت.
هدف او از این مخاطبسازی، بیداری حاکمان و تلاش برای اصلاح امور بود.
۲. افراد آگاه و فرهیخته
آثار عبید، بهویژه «اخلاقالاشراف»، برای مخاطبانی نوشته شده است که توانایی درک طنز تلخ و نقد اجتماعی او را دارند.
این مخاطبان میتوانستند پیامهای پنهان او را در مورد واژگونی ارزشها و فساد اخلاقی جامعه دریافت کنند.
این افراد با توجه به آشناییشان با مفاهیم اخلاقی و دینی، میتوانستند به عمق کنایههای عبید پی ببرند.
۳. عموم مردم
هرچند آثار عبید لایههای عمیقتری دارند، اما او از زبان ساده و حکایتهای عامیانه نیز بهره میگرفت که برای عموم مردم جذاب بود.
آثاری مانند «رسالهٔ دلگشا»، با استفاده از حکایات و لطیفههای طنزآمیز، برای مخاطب عام نیز قابل فهم و لذتبخش بود.
استفاده از زبان محاوره و مضامین روزمره، باعث میشد تا مردم عادی نیز بتوانند با آثار او ارتباط برقرار کنند.
جمعبندی
بهطور کلی، عبید زاکانی با توجه به گسترهٔ موضوعی و فرمی آثارش، مخاطبان متنوعی داشت. او با زبان طنز، هم به حاکمان و خواص جامعه تلنگر میزد و هم با استفاده از حکایات و زبان ساده، عموم مردم را با خود همراه میکرد. او در واقع میخواست با ابزار طنز، مخاطبان خود را به تأمل در وضعیت اجتماعی و اخلاقی زمان خود وادار کند.