پنجشنبه سی ام مرداد ۱۳۹۹ - 14:52 - علی رضا نقش نیلچی -
سؤال: آیا بالاخره حلقه های خاص (نگاه کنید به پایین) ایجاد می شود ؟
راه حل: خیر.
در مسئله چهاردهم ، هیلبرت حلقه های ویژه ای را شرح می دهد: بگذار
یک حلقه چند جمله ای روی بدن
،
بدن پایین تر از بدن از توابع منطقی در
متغیرها و
بریده شود
![R: = L \ cap K [x_ {1} ، \ ldots ، x_ {n}].](https://wikimedia.org/api/rest_v1/media/math/render/svg/5eae5823742f3f19ae1910e3316eeb4475524997)
سوال اینجاست که آیا حلقه های ساخته شده از این طریق همیشه به طور نهایی تولید می شوند ، یعنی آیا یک زیر مجموعه محدود از حلقه وجود دارد که
تولید کردن.
مشکل نشات گرفته از نظریه یکسان (حلقه های تحت عمل گروه های خاصی از چند جمله ای ثابت) شکوفایی در پایان قرن 19، که در آن هیلبرت خودش بود هم بزنید باعث در 1890 [32] با اثبات producibility متناهی از ناوردا چند جملهای حلقه در مورد برخی از گروه های کلاسیک نیمه ساده دروغ (مانند گروه خطی عمومی و ویژه) و ملاحظات مربوط به اعداد پیچیده. در انجام این کار ، او از قضیه اساسی که اثبات کرده بود استفاده کرد . این توسط Hermann Weyl بعداً به همه گروههای نیمه ساده دروغ افزوده شد. اسکار زریسکی مسئله را در زمینه هندسه جبری فرموله کرد. [33]
تا دهه 1950 می توان از برخی موارد خاص ، به ویژه موارد مطلع شد
و
(اسکار زریسکی) ثابت کنید که حلقه های ساخته شده از این روش در واقع محدود هستند. بنابراین نتایج حاکی از آن است که این عبارت همچنین می تواند در مورد همه حلقه ها از نوع توصیف شده صدق کند. بنابراین نتیجه ماسایوشی ناگاتا شگفت آور شد ، که در سال 1957 نمونه ای از نمونه هایی را ارائه داد که در آن اینگونه نبوده و بنابراین مشکل را منفی حل کرد. [34]
- ماسایوشی ناگاتا: در مورد چهاردهمین مشکل هیلبرت . مجله ریاضیات آمریکایی ، دوره 81 ، 1959 ، صفحات 766-772 ، ISSN 0002-9327 .
- دیوید مومفورد : چهاردهمین مشکل هیلبرت - نسل متناهی از سفرهای فرعی مانند حلقه های ثابت . در: F. Browder: تحولات ریاضی ناشی از مشکلات هیلبرت . AMS ، قسمت 2 ، 1976 ، صص 431-444.
سؤال: چگونه می توان حساب شمارش شوبرت را بصورت مختصر و بصورت رسمی توجیه کرد؟
راه حل: با وجود پیشرفت های قرن بیستم ، این مشکل قابل حل نیست.
حساب شمارش شوبرت به قرن نوزدهم باز می گردد و مربوط به تقاطع گونه های جبری است. این توسط مدرسه ایتالیایی هندسه جبری ( Francesco Severi و دیگران) گرفته شد ، اما آنها از روش های غیر دقیق استفاده کردند (استدلال های اکتشافی برای استمرار برای ثابت بودن شماره های تقاطع). با توسعه بیشتر هندسه جبری در قرن بیستم ، به تدریج کمکهای ریاضیاتی در دسترس قرار گرفت که می توان کار هرمان شوبرت را رسمیت داد (از جمله تئوری تعدد الکساندر گروتهندیک ، پیر ساموئل ، کار توپولوژیک توسط رنه تام، مشارکت ، از جمله دیگران ، استیون کلیمان ، ویلیام فولتون ، رابرت مک فرسون ، میشل دزازور ). با این حال ، این مشکل را نمی توان حل کرد. [35]
- استیون کلیمان: بنیاد دقیق محاسبه شمارنده شوبرت . در: F. Browder: تحولات ریاضی ناشی از مشکلات هیلبرت . AMS ، قسمت 2 ، 1976 ، صص 445-482.
سوال: در مورد موقعیت متقابل منحنی های جبری چه می توان گفت؟
راه حل: می توان به نتایج متنوعی دست یافت ، اما بسیاری از سؤالات باز است.
منحنی های جبری زیر مجموعه های هواپیما هستند که توسط معادلات چند جمله ای تعیین می شوند. اینها به عنوان مثال شامل دایره واحد (
) یا خط مستقیم ساده (
) در سال 1876 اکسل هارناک توانست نشان دهد که چنین مجموعه هایی در چند جملهای درجه وجود دارد
(همچنین منحنی ها
دستور سوم) از حداکثر
قطعات (اجزای متصل) می توانند وجود داشته باشند که شکل منحنی های بسته (بیضی) دارند (از آنجا که هواپیمای پروژکتور احتمالاً شامل نقطه ای در بینهایت است). او همچنین قادر به ساخت نمونه هایی بود که به این حداکثر تعداد نیز برسد ("منحنی های M").
هیلبرت پرونده را در سال 1891 رسیدگی کرد
با استفاده از روشهای دیگری به غیر از هارناک و پیکربندی های اضافی را یافت که با روش های ساختمانی هارناک یافت نشد. وی دریافت که قطعات در هر جای هواپیما قابل تنظیم نیستند. به عنوان مثال ، او فرض کرد که یازده جزء منحنی های مرتبه ششم همیشه به گونه ای نهفته است که نه مؤلفه در داخل یک حلقه هستند و آخرین مؤلفه در خارج از این حلقه اجرا می شود (یا برعکس ، در پیکربندی هارناک ، نه مؤلفه در خارج و یک قسمت است. مؤلفه در مورد دیگر) و در بخش اول از مسئله شانزدهم خواسته شده است كه به بررسی روابط از این نوع بپردازد.
این اتفاق با توسعه توپولوژی مانیفولدهای جبری واقعی رخ داد . ایوان جورجیوویچ پتروسکی در دهه 1930 نقش متغیرهای توپولوژیکی در مسئله را به رسمیت شناخت (و به طور مستقل دانشجو هیلبرت ، ویرجینیا راگسدال ) و در سال 1949 ، به همراه اولگا اولینیک ، نابرابری هایی را برای این مسئله به اثبات رساند ، که در آن مشخصه اویلر گنجانیده شده بود. حدس هیلبرت برای منحنی های درجه ششم در سال 1969 توسط DA Gudkov ساخته شدپس از آنكه در پایان نامه خود در سال 1954 فكر كرد كه وی شواهدی پیدا كرده است ، در پایان نامه خود پذیرفت. در سرگرمی ، سرپرست وی از این واقعیت که چهره حاصل از کلیه تنظیمات متقارن نبود ، ناراضی بود و او سرانجام در حالت حداکثر یک پیکربندی اضافی را پیدا کرد که هیلبرت آن را از دست داده است: پنج بیضی در دیگری و پنج خارج. وی طبقه بندی (به جز ایزوتوپی) منحنی های پروژکتور جبری مسطح غیر مفرد درجه 6 را به پایان رساند.
از زمان هیلبرت ، رویه منحنیهای M شامل تغییر شکل منحنیهای خروجی غیر مفرد (روش هیلبرت-ره-گودکوف) بود ، اما به یک نظریه تکینگی پیشرفته نیاز داشت که هنوز در زمان هیلبرت وجود نداشت. Gudkov حدس زد که در مورد منحنی های مسطح از درجه حتی
برای حداکثر تعداد تخمک ها
اعمال میشود (
تعداد حتی تخمک ها است ، که شامل تعداد بیشماری از بیضی ها است ، و o
تعداد بیضی های عجیب و غریب). ولادیمیر آرنولد در سال 1971 نتیجه ای جزئی را اثبات کرد (
) و در عین حال مسئله را به گونه ای فرموله کرد (با پیچیدگی و توجه به حوزه ریمان) که دلیل توپولوژیکی واقعی برای محدودیت تنظیمات مشخص شد. به زودی ولادیمیر ابراموویچ روچلین اثبات بقیه حدس گودکوف را منتشر کرد ، اما خیلی زود فهمید که این کار اشتباه بوده و حدس و گمان هم همینطور بود. اما او یک نسخه کلی (با یک ماژول هماهنگی 16 به جای 8) پیدا کرد و آن را اثبات کرد. [36] خود آرنولد و دیگران نیز نابرابری ها را ثابت کردند (برای متغیرهای عددی مربوط به موقعیت تخمک ها). مورد طبقه بندی در منحنی های درجه هفت در سال 1979 توسط اولگ ویرو انجام شد حل شده است ، به طوری که مورد طبقه بندی منحنی های جبری غیر مفرد پیش بینی مسطح به ایزوتوپی تا
حل شده است (با پیشرفت های چشمگیر در مورد منحنی های M در
) با موارد ساده
قبلاً در قرن 19 حل و فصل شده بودند.
نتایج دیگری که هیلبرت ذکر کرد مربوط به معادل سه بعدی این سؤال است: کارل روون در اوایل قرن نوزدهم نشان داد که سطوح جبری مرتبه چهارم می تواند از حداکثر دوازده سطح تشکیل شود. حد بالایی دقیق در آن زمان مشخص نبود. VM Kharlamov در سال 1972 ثابت كرد كه 10 نفر است و او تا سال 1976 اين مطالعات راجع به سطوح كواترتيك غير مفرد را در سه بعد به اتمام رساند. مشكلاتي كه صريحاً توسط هيلبرت مطرح شده بود ، بنابراين توسط مدرسه لنينگراد (DA Gudkov ، VM Kharlamov ، Vladimir Vladimir Arnold، Vladimir Abramovich Rochlin) حل شد. ) سرانجام در دوره 1969 تا 1972 حل و فصل شد.
در حالی که قسمت اول مشکل شانزدهم هیلبرت مربوط به هندسه جبری واقعی هواپیما است ، بخش دوم در مورد وجود یک حد بالایی برای تعداد چرخه های محدود سیستم های دینامیکی چند جمله ای هواپیما و اظهاراتی درباره موقعیت نسبی آنها می پرسد . این مشکل حل نشده است و به لیست مشکلات ریاضی استفان اسمال اضافه شده است . اسمیل این مشکل را مشکل ترین مشکلات هیلبرت در کنار حدس ریمان می داند. حتی در مورد حل آن حتی در چندجملهای مدرک پیشرفتی هم نداشته است
حد بالایی شناخته شده است این است که تنها شناخته شده است که تعداد چرخه حد محدود است ( ژوئیه Sergeyevich Ilyashenko ، ژان Écalle ، پس از اثبات از طریق هانری دولاک از 1923 معلوم شد که ناقص).
- اولگ ویرو: مشکل شانزدهم هیلبرت ، داستانی از رمز و راز ، اشتباهات و راه حل . اسلایدهای ارائه ، Uppsala 2007 ( PDF؛ 2.9 MB ).
سؤال: آیا هر عملکرد منطقی ، که مقادیر نامشخص را در هر کجا که تعریف شود ، فرض می کند ، می تواند به عنوان مجموع مربعات توابع عقلی معرفی شود؟
راه حل: بله
یک عملکرد
با خاصیتی که
برای همه
(در مکانهایی که تعریف شده است ، یعنی واگرا نیست) همچنین به عنوان قطعی گفته می شود.
برای
متغیرها خودش هیلبرت را در سال 1893 حل کرد.
مشکل کلی به روش مثبت توسط امیل آرتین [37] در سال 1927 حل شد . کار نقطه شروع تئوری اجسام رسمی و واقعی بود و اجسام سفارش داده شده در جبر (همچنین به اجساد بسته واقعی نیز مراجعه کنید ) ، که توسط آرتین و اتو شایر ساخته شده است . [38] او همچنین برای توسعه هندسه جبری واقعی از اهمیت برخوردار بود.
آرتین ثابت کرد که اگر f یک عملکرد منطقی قطعی بر روی اعداد واقعی ، عقلانی یا واقعی جبر (عموماً زیر مجموعه ای از اعداد واقعی است که فقط اجازه می دهد یک ترتیب واحد باشد) ، پس آن مجموعه ای از مربعات توابع منطقی است: 
بعداً آلبرشت پفیستر این مسئله را اثبات کرد
متغیرها
مربع ها کافی هستند. [39]
- آلبرشت پفیستر: هفدهمین مشکل هیلبرت و مشکلات مرتبط با آن در اشکال قطعی . در: F. Browder: تحولات ریاضی ناشی از مشکلات هیلبرت. AMS ، قسمت 2 ، 1976 ، صص 507-524.
- N. Jacobson: سخنرانی در مورد جبر انتزاعی . دوره 3 ، ون نوسترند 1964 ، چاپ جدید متون فارغ التحصیل در ریاضیات ، اسپرینگر (ارائه كتاب درسی نتایج آرتین).
- H. Benis-Sinaceur: De D. Hilbert a E. Artin: Les différents جوانه های du dix-septièmeproblemème de Hilbert et les filiations conceptuelles de la théorie des corps réels close . قوس. دقیق علمی ، جلد 29 ، 1984 ، صص 267-286.
سوال: آیا تنها یک تعداد متناهی از اساسا متفاوت وجود دارد گروه های اتاق در
فضای اقلیدسی بعدی ؟
راه حل: بله
بخش اول مشکل هجدهم هیلبرت ، فرمول ریاضی یک سؤال از کریستالوگرافی است . بسیاری از مواد جامد در سطح اتمی دارای ساختار کریستالی هستند که با گروه های حرکات می توان آنها را به صورت ریاضی توصیف کرد. این امکان وجود داشت که در اوایل نشان داد که گروه های اتاق قابل توجهی متفاوت در سطح 17 و اتاق 230 وجود دارد. لودویگ بیبرباخ سرانجام در سال 1910 توانست نشان دهد كه این تعداد حتی در ابعاد بالاتر نیز محدود است.
در قسمت دوم مشکل ، هیلبرت می پرسد آیا در فضای سه بعدی چند ضلعی وجود دارد که به عنوان منطقه اساسی یک گروه حرکتی ظاهر نمی شود ، اما با آن می توان تمام فضای را بدون شکاف کاشی کرد. کارل راینهاردت با مثال آوردن این مثال برای اولین بار در سال 1928 نشان داد. این منطقه یک منطقه تحقیقاتی فعال است (به عنوان مثال quasicrystals با توجه به راجر پنروز ، کاشی کاری فراکتالی شبیه به هم توسط ویلیام Fiveton).
سرانجام ، هیلبرت در مورد صرفه جویی ترین فضا برای تنظیم کره در یک اتاق سؤال می کند. در سال 1611 ، یوهانس کپلر این فرض را مطرح کرده است که بسته بندی مکعب صورت محور و بسته بندی شش ضلعی بهینه است. این بیانیه ، که به عنوان حدس کپلر نیز شناخته می شود ، اثبات می شود بسیار دشوار است ، البته با کمال تعجب. تا سال 1998 نگذشته بود كه توماس هالس اثبات كمك رايانه را منتشر كرد ، كه اكنون (2010) مورد بررسي و تأييد قرار گرفته است. نزدیکترین بسته بندی حوزه ها در ابعاد بالاتر هنوز یک منطقه تحقیقاتی فعال است.
- جان میلنور : مشکل هیلبرت 18: در گروه های کریستالوگرافی ، حوزه های اساسی و بسته بندی کره . در: F. Browder: تحولات ریاضی ناشی از مشکلات هیلبرت . AMS ، قسمت 2 ، 1976 ، صص 491-506.
سؤال: آیا همه راه حلهای مربوط به مشکلات تنوع منظم تحلیلی هستند ؟
راه حل: بله ، تحت شرایط خاصی.
هیلبرت قابل ملاحظه دانست كه معادلات دیفرانسیل جزئی وجود دارد (مانند معادله لاپلاس یا معادله حداقل منطقه ) كه فقط راه حلهای تحلیلی ، یعنی مواردی را ارائه می دهند كه می توانند بصورت محلی توسط سریهای قدرت نمایان شوند . به گفته هیلبرت ، همه آنها مربوط به مشکلات تغییرات (به عنوان راه حل معادلات اویلر-لاگرانژ همراه ) هستند که شرایط منظم خاصی را برآورده می کنند. هیلبرت سپس مسئله را به عنوان یک مسئله منظم برای معادلات دیفرانسیل جزئی بیضوی با ضرایب تحلیلی فرموله کرد.
در اوایل سال 1903 ، سرگئی برنشتاین با اثبات تحلیلی بودن راه حلهای طبقه معینی از معادلات دیفرانسیل ، که معادلات مورد نظر را نیز شامل می شود ، توانست مشکلی را حل کند ، مشروط بر اینکه مشتقات سوم راه حل ها وجود داشته و محدود باشند. برنشتاین معادلات دیفرانسیل جزئی بیضوی از مرتبه دوم را در دو متغیر درمان کرد. بعداً ، لئون لیشتنشتاین ، ایبرهارد هاپف ، ایوان پتروسکی و چارلز موری از جمله دیگران توانستند نتیجه را تعمیم دهند. سپس راه حل کاملی توسط Ennio de George و جان Forbes Nash در دهه 50 ارائه شد.
با آرامش محدودیتها بر روی کارکردهای مسئله تغییر ، چندین تعمیم وجود دارد. با این وجود ، از اواخر دهه 1960 ، ولادیمیر گیلویویچ ماسا ، انیو دی جورجی و سایر نمونه های ضد شماری که در اینجا یافت می شوند.
- اولگا اولینیک : در مورد نوزدهمین مشکل هیلبرت . در: پاول اسکندر (ویرایش): مشکلات هیلبرت . هری دویچ ، 1998 ، صص 275-278.
سوال: تحت چه شرایطی مشکلات ارزش مرزی راه حل هایی دارند ؟
راه حل: وجود راه حل در هر صورت با محدود کردن مقادیر مرزی قابل تضمین نیست.
مشکل بیستم با نوزدهم ارتباط تنگاتنگی دارد و همچنین به طور مستقیم با فیزیک در ارتباط است. یکی از انگیزه های هیلبرت مشغول بودن او و نجات او از اصل داریکلت (1904) ، اثبات وجود راه حل مشکل ویژه تنوع بود که برنارد ریمان در کار خود از تئوری عملکرد استفاده کرد ، اما پس از آن انتقاد کارل وایرشتراس دنبال شدافتاد به بی اعتنایی. مشکل تغییر به معادله لاپلاس منجر شد ، یک مورد خاص از معادلات دیفرانسیل جزئی بیضوی ، که او به عنوان یک راه حل برای مشکلات تغییرات در مسئله 19 استفاده کرد. در اینجا او برای مرزهای حل معادله دیفرانسیل جزئی که تضمین کننده وجود راه حل است ، شرایط مرزی را درخواست می کند. معلوم شد که این مسئله بسیار پربار است و نتایج گسترده ای در این زمینه به دست می آید تا بتوان آن را حل کرد. اولین گامهای مهم برای حل این راه حل دوباره از سرگئی برنشتاین در حدود سال 1910 بدست آمد و پیشرفت های دیگری نیز توسط ژان لری (1939) انجام شد.
- دیوید گیلبرگ ، نیل ترودینجر : معادلات دیفرانسیل جزئی بیضوی از مرتبه دوم . اسپرینگر ، چاپ سوم 1998.
- جیمز سرین : مشکل دیرکلت برای معادلات دیفرانسیل بیضوی شبه خط با بسیاری از متغیرهای مستقل . معاملات فلسفی انجمن سلطنتی A ، دوره 264 ، 1969 ، صص 413-496.
- جیمز سرین : پایداری مشکلات ارزش مرزی . در: F. Browder: تحولات ریاضی ناشی از مشکلات هیلبرت . AMS ، قسمت 2 ، 1976 ، صص 507-524.
- Enrico Bombieri : مشکلات تغییرات و معادلات بیضوی (مسئله هیلبرت 20) . در: F. Browder: تحولات ریاضی ناشی از مشکلات هیلبرت . AMS ، قسمت 2 ، 1976 ، صفحه 525-536.
سؤال: آیا همیشه یک سیستم از معادلات دیفرانسیل فوشیایی با توجه به تکینگی خاص و یک گروه مونودرومیک خاص ، وجود دارد ؟
راه حل: خیر.
معادلات دیفرانسیل فوکس معادلات دیفرانسیل خطی همگن از مرتبه نهم در مجموعه هستند (مشاهده شده در کره ریمان
بنابراین ، با یک نکته در بینهایت
) ، که در آن رفتار مفرد عملکردهای ضریب به طریقی مشخص محدود می شود. این می تواند به عنوان یک سیستم معادل از دیده شود
معادلات دیفرانسیل خطی از مرتبه اول
با یک ماتریس از توابع ضریب نمایندگی کنید
فقط با سفارش 1 لهستان اگر یک محلول محلی داده شده در اطراف مکانهای مفرد k قرار دهیم
ادامه می دهد ، با بازگشت به نقطه شروع ، می توان از طریق یک ماتریس n × n تبدیل سیستم بنیادی راه حل ها را به خود گرفت.
، ماتریس مونودروم همریخت از گروه اساسی به دست آمده است
از جانب
در گروه خطی کلی
. مشکل این است: برای k رقم های یکتایی و زیر گروه دلخواه از داده شده است
چنین سیستم معادلات دیفرانسیل به عنوان یک ماتریس مونودروم؟
بعد از این سوال ابتدا می توان برای بعضی موارد خاص (از جمله خود هیلبرت که با مشکل برخورد می کرد و قبل از آن پوانکار و لودویگ شلسینجر ) نیز مثبت جواب داد و تا دهه 1980 تصور می شد که جوزپ پلملیج قبلاً راه حل را در سال 1908 پیدا کرده بود (به معنای تأیید آمیز ) با استفاده از تئوری معادلات انتگرالی فردولم ، در اوایل دهه 1980 اثری از اثبات وی پیدا شد. اثبات Plemelj در مورد تمام سیستمهای Fuchs صدق نمی کند ، بلکه فقط با مکان های به اصطلاح منظم مفرد (رشد چند جمله ای عملکرد در اطراف مکان های مفرد) کاربرد دارد ، زیرا آندری بولیبروچنمونه ضد شمارش را در سال 1989 پیدا کرد. اما بولیبرچ متوجه شد که اگر چنین کسی بازنمودهای غیرقابل برگشتی از گروه مونودرومیک را در نظر بگیرد ، چنین معادلات دیفرانسیل وجود دارد ، و همه سیستمهای فوشی را که برای آنها یک نمایش مونودرومی برای n = 3 وجود دارد طبقه بندی کرد.
تعمیم های مختلف فراتر از معادلات دیفرانسیل فوچ نیز در نظر گرفته شد (برای مثال توسط هلموت رورل ). برای نکات منظم مفرد و تعمیم مفهوم معادلات دیفرانسیل خطی معمولی ، پیر دلیوین موفق شد یک راه حل مثبت کلی برای مسئله پیدا کند. [40] [41]
- DV Anosov ، AA Bolibruch: جنبه های ریاضیات - مشکل ریمان-هیلبرت. Vieweg، Braunschweig 1994، ISBN 3-528-06496-X .
- هلموت رورل : در مورد بیست و یکمین مشکل هیلبرت . در: پاول اسکندر (ویرایش): مشکلات هیلبرت . هری دویچ ، 1998 (به تحولات تا دهه 1960 می پردازد).
سؤال: چگونه می توان روابط تحلیلی را با استفاده از توابع اتوفرمی یکنواخت کرد ؟
راه حل: حل شده برای معادلات با دو متغیر ، با متغیرهای بیشتر سؤالات باز وجود دارد.
این یکی از معروفترین مشکلات ریاضیات زمان است و تحقیقات زیادی در نیمه دوم قرن نوزدهم و آغاز قرن بیستم روی آن انجام شد. با یکسان سازی ، هدف پارامتر کردن منحنی های جبری در دو متغیر است ، یعنی جایگزین کردن متغیرها با توابع که فقط به یک متغیر بستگی دارند. به عنوان مثال ، دایره واحد که از آن عبور می کند
داده شده است ، با جستجوی پارامتر کردن
و
هر یک
و
شروع می شود مجموعه یکنواختی که در جستجوی آن بودیم ، کلی سازی از قضیه نقشه برداری ریمان برای سطوح جمع و جور ریمان بود و فلیکس کلاین و پوانکار برای حل آن در اواخر قرن نوزدهم جنگیدند که از آن ابتدا پوانکاره بعنوان برنده ظاهر شد. با این حال اثبات هیلبرت او را راضی نکرد.
در سال 1907 پینکاره و به طور مستقل پل كیب سرانجام توانستند مسئله را حل كنند - اما فقط برای این مورد با دو متغیر. اگر کسی مسئله را به بیش از دو متغیر تعمیم دهد ، هنوز سوالات بی پاسخ در منطقه وجود دارد (بخشی از یک برنامه توسط ویلیام تریستون ).
- لیپمن برس : در مورد مشکل بیست و دوم هیلبرت . در: F. Browder: تحولات ریاضی ناشی از مشکلات هیلبرت . AMS ، قسمت 2 ، 1976 ، ص 559-609.
سؤال: چگونه می توان روشهای حساب تغییرات را توسعه داد؟
راه حل: برای ارائه راه حل مشخص ، مسئله بسیار مبهم است.
حساب تغییرات ، به تعبیر هیلبرت ، "آموزه تنوع عملکردها" است و از نظر وی از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است. به همین دلیل است که وی دیگر در آخرین بخش از سخنرانی خود دیگر مشکل خاصی را شکل نمی دهد ، بلکه خواستار توسعه بیشتر این حوزه به طور کلی است. با توسعه و گسترش گسترده تجزیه و تحلیل عملکردی ، نگرانی هیلبرت در قرن بیستم ، همچنین در زمینه برنامه ها (به عنوان مثال نظریه کنترل های بهینه ) مورد توجه قرار گرفت. کارهای بعدی هیلبرت در مورد اصل داریکلت در آغاز معرفی "روشهای مستقیم" در حساب تغییرات بود. بررسی های مربوط به پیشرفت در قرن بیستم ، از جمله دیگران ، استفان هیلدبراند [42]و گیدو استامپاچیا . [43]
→ نوشتار اصلی : حساب تغییرات
مشکل 24 هیلبرت یک مشکل ریاضی است ، تدوین آن در مقالات هیلبرت یافت می شود و که بعضاً علاوه بر لیست 23 مشکل ریاضی از آن یاد می شود. هیلبرت سوال معیارها یا اثبات این سوال را مطرح می کند که آیا اثبات ساده ترین مشکل ریاضی است یا خیر.
→ نوشتار اصلی : مشکل 24 هیلبرت
- دیوید هیلبرت: مشکلات ریاضی . در: اخبار انجمن سلطنتی علوم در گوتینگن ، کلاس ریاضی-فیزیکی. شماره 3 ، 1900 ، صص 253-297 ، ISSN 0369-6650 .
- دیوید هیلبرت: Sur lesproblemèmes futurs des mathématiques . Compte Rendu du deuxième Congreses des mathématiciens، Paris، Gauthier-Villars، 1902، صفحات 58–114 (ترجمه فرانسوی توسط لئونس لاوگل).
- دیوید هیلبرت: مشکلات ریاضی . بولتن انجمن ریاضی آمریکا ، دوره 8 ، 1901 ، صفحه 437-479 (ترجمه انگلیسی مری نیوزون).
- دیوید هیلبرت: مشکلات ریاضی . بایگانی ریاضیات و فیزیک ، سری 3 ، دوره 1 ، 1901 ، صص 44-63 ، صص 213-237.
- دیوید هیلبرت: سخنرانی "مشکلات ریاضی". در دومین کنگره بین المللی ریاضیدانان پاریس 1900 برگزار شد. در: مجموعه نویسندگان تحت تحریریه پاول اسکندرف : مشکلات هیلبرت (= کلاسیک علوم دقیق اوستوالد. جلد 252). چاپ 4 ، چاپ مجدد 3 ، چاپ بدون تغییر. آلمانی ، Thun u. آ. 1998 ، ISBN 3-8171-3401-0 .
- جمعی از نویسندگان تحت سرمقاله پاول اس. الكساندرف : مشكلات Die Hilbertschen (= كلاسیك علوم دقیق Ostwald. جلد 252). چاپ 4 ، چاپ مجدد 3 ، چاپ بدون تغییر. آلمانی ، Thun u. آ. 1998 ، ISBN 3-8171-3401-0 .
- Felix E. Browder (ویرایش): تحولات ریاضی ناشی از مشکلات هیلبرت (= مجموعه مقالات سمپوزها در ریاضیات خالص. جلد 28). 2 جلد. انجمن ریاضی آمریکا ، Providence RI 1976 ، ISBN 0-8218-9315-7 .
- Ivor Grattan-Guinness : Aewewew نگاهی به بیست و سه مشکل هیلبرت 1900 . اطلاعیه های AMS ، آگوست 2000 ( آنلاین ).
- جرمی جی. گری : چالش هیلبرت. انتشارات دانشگاه آکسفورد ، دانشگاه آکسفورد. آ. 2000 ، شابک 0-19-850651-1 .
- ژان میشل کانتور : مشکلات هیلبرتس و دنباله های آنها . هوش ریاضی ، دوره 18 ، 1996 ، شماره 1 ، صص 21-30.
- Rüdiger Thiele : هیلبرت و بیست و چهار مشکل او. در: Glen van Brummelen، Michael Kinyon (Eds.): ریاضیات و هنرپیشه تاریخ نویسان. سخنرانی کنت ا. مه (= کتابهای CMS در ریاضیات. جلد 21). Springer ، نیویورک NY 2005 ، ISBN 0-387-25284-3 ، صص 243-296.
- بنیامین ا. یاندل: کلاس افتخارات. مشکلات هیلبرت و حل آنها. AK Peters ، Natick MA 2001 ، ISBN 1-56881-141-1 .