هر که تازد سوی کعبه بی دلیل
"هر که تازد سوی کعبه بی دلیل" مصرعی از اشعار مولاناست که به اهمیت نیت، دلیل و بصیرت درونی در سفر معنوی اشاره دارد.
تفسیر و معنای عرفانی
این مصرع با تأکید بر واژهٔ «بیدلیل»، هدف مولانا را از این بیان روشن میسازد. «دلیل» در اینجا به معنای صرفاً منطقی نیست، بلکه به دلیل عرفانی یا راهنمای درونی اشاره دارد.
تاختن به سوی کعبه: کعبه نماد مقصد نهایی، حقیقت مطلق و ذات الهی است. تاختن به سوی آن، یعنی شتاب و اشتیاق برای رسیدن به این مقصد.
بیدلیل: این بخش، به سفر بدون راهنما یا بدون بصیرت درونی اشاره دارد. در نگاه مولانا، راه رسیدن به خدا یک مسیر بسیار دشوار و پرپیچوخم است. اگر کسی بدون راهنما (پیر) یا بدون دلیلی از درون حرکت کند، ممکن است در طول مسیر گمراه یا از حقیقت دور شود.
این مصرع به ما میآموزد که قصد و نیت تنها کافی نیست. بلکه این قصد باید با یک بصیرت درونی و راهنمای آگاه همراه باشد. اگرچه شور و اشتیاق برای رسیدن به خدا لازم است، اما بدون آگاهی و راهنمایی، این شور میتواند به گمراهی منجر شود.
این مصرع به همین دلیل، تأکید بر اهمیت پیر و مراد در عرفان دارد؛ زیرا پیر، همان دلیلی است که سالک را از گمراهی حفظ میکند و او را به مقصد حقیقی میرساند.