متأسفانه در دیوان شمس تبریزی (دیوان کبیر) مولانا، غزلی با شمارهٔ ۲۶۲۱ که حاوی مصرع «کای کعبه چه دوری تو از حیزک خلخالی» باشد، وجود ندارد.
با این حال، به نظر میرسد این مصرع به شکل نادرست نقل شده باشد و منظور شاعر اصلی، بیت زیر از غزل شمارهٔ ۲۶۲۲ مولانا است:
کای کعبه چه دوری تو از حیزک و از خاری این خانه که در آنم من، این خانهٔ عیاری
تفسیر و معنی بیت
این بیت یکی از شاهکارهای مولانا در بیان مفاهیم متضاد و عمیق عرفانی است. در اینجا، مولانا با یک خطاب تند و عتابآمیز به کعبه، حقیقت درونی عشق را آشکار میسازد.
کای کعبه چه دوری تو از حیزک و از خاری:
کعبه: نماد مکان مقدس، عبادتهای ظاهری و شریعت.
حیزک و خار: نماد چیزهای پست، حقیر و بیارزش.
معنای عرفانی: مولانا به کعبه میگوید که با وجود قداست ظاهریات، چقدر از حقیرترین و پستترین چیزها دوری! این دوری کعبه از «حیزک و خار» در واقع اشاره به دوری از عشق و درد عشق است. در نگاه مولانا، عشق حتی پستترین چیزها را نیز به کمال میرساند، در حالی که کعبه نماد یک قداستِ خشک و بیحرکت است.
این خانه که در آنم من، این خانهٔ عیاری:
خانه: اشاره به درون و قلب عاشق است.
عیاری: به معنای رندی، بیباکی، و دوری از ریاکاری است. عَیار در عرفان، کسی است که از قید رسم و راه ظاهری رها شده و در راه عشق قدم میگذارد.
معنای عرفانی: مولانا میگوید این خانه (قلب من) که در آن هستم، خانهای است که از عشق پر است و راه و رسم آن عیاری و رندی است. یعنی راه من، راه شوریدگی و دوری از قید و بندهای ظاهری است، راهی که در آن حقیقت عشق مهمتر از هر چیز دیگری است.
نتیجهگیری
این بیت، تقابل شریعت (کعبه) و حقیقت (خانهٔ دل عاشق) را به زیبایی نشان میدهد. مولانا میخواهد بگوید که قداست واقعی در دل و باطن انسان است، جایی که عشق الهی آن را به یک خانهٔ عیاری تبدیل کرده است، نه در مکانهای مقدسِ بیجان که از درد و شور عشق بیخبرند.
آیا میخواهید تفسیر بیتهای دیگری از این غزل یا غزلهای مشابه را بدانید؟