عبارت «کعبه رخ» یک ترکیب وصفی در ادبیات فارسی و به ویژه در شعر عرفانی است که برای توصیف زیبایی و معنویت چهرهٔ معشوق به کار میرود.
معنای «کعبه رخ»
کعبه نماد قبله، نهایت آرزو، نهایت قداست و مقصد نهایی است. رخ به معنای چهره، صورت و روی است.
بنابراین، «کعبه رخ» به معنای چهرهای است که مانند کعبه مقدس و قبلهٔ عاشقان است. این ترکیب نشان میدهد که عاشق، چهرهٔ معشوق را قبلهٔ خود قرار داده و در هر لحظه به سوی آن روی میآورد.
تفسیر و کاربرد در شعر عرفانی
در شعر عارفانه، «کعبه رخ» اغلب برای توصیف جمال الهی یا چهرهٔ پیر و مراد که مظهر تجلیات الهی است، به کار میرود. این اصطلاح بیانگر این است که برای سالک راه حق:
قبلهٔ ظاهری (کعبه) جای خود را به قبلهٔ باطنی (چهرهٔ معشوق حقیقی) میدهد.
طواف و عبادت واقعی، نگاه و توجه به آن چهرهٔ مقدس است.
زیارت واقعی، دیدار و وصال با آن معشوق است.
به عنوان مثال، در بیت زیر از مولانا، این مفهوم به زیبایی بیان شده است:
مرا قبله و کعبه در این خرابات چهرهٔ توست
حاجیان گرد حرم، ما گرد کوی تو میگردیم
در اینجا، «چهرهٔ تو» همان «کعبه رخ» است و نشان میدهد که عاشق، مقصد و قبلهٔ خود را نه در مکانهای مقدس، بلکه در وجود معشوق یافته است.