کعبه نما
«کعبهنما» در شعر مولوی، عبارتی عمیق و پرمعناست که به تجلی و نمودِ حقیقت در یک صورتِ خاص اشاره دارد. این عبارت در دیوان شمس، غزل شمارهٔ ۱۹۸۹، به کار رفته است:
همهٔ جانهای ما را کعبهٔ جان را بیا در بر آن کعبهٔ جانان همه را کعبهنما
معنای «کعبهنما»
این واژه از ترکیب «کعبه» و پسوند «نما» (به معنای نشاندهنده یا مانند) ساخته شده است. مولوی در این بیت، خطاب به معشوق (که همان حقیقت مطلق است) میگوید:
کعبهٔ جان: این عبارت به جای کعبهٔ فیزیکی، به کعبهٔ درونی و باطنی انسان اشاره دارد.
کعبهٔ جانان: این عبارت، خودِ معشوق را به عنوان کعبهٔ حقیقی معرفی میکند.
«کعبهنما»: مولوی از معشوق میخواهد که در مقابل کعبهٔ جانان، به همهٔ جانها کعبهای را نشان بدهد که مانند خود اوست.
این خواسته یک معنای عرفانی عمیق دارد: «ای معشوق، تو که خود حقیقت و کعبهٔ اصلی هستی، به جهان بیا و خودت را چنان بنما که هر کس تو را میبیند، حقیقت کعبه را در وجود تو مشاهده کند.»
به طور خلاصه، «کعبهنما» به معنای تجلی و نمایش حقیقت در یک چهره یا وجود است. این عبارت بیان میکند که حقیقتِ کعبه در هیچ بنای مادی نیست، بلکه در حضور معشوق و در تجلی او در جهان است.پ