کعبه مرا رهزن اوقات بود
خانه اصلیم خرابات بود
این دو بیت زیبا از نظامی گنجوی، از منظومهٔ مخزن الاسرار، نگاهی عمیقاً عرفانی و انتقادی به ظاهرپرستی دارند. در اینجا، شاعر از زبان یک عارف، به بیان حقیقت و باطن زندگی خود میپردازد.
تحلیل بیت
این ابیات در حال بیان یک حقیقت متناقض هستند:
«کعبه مرا رهزن اوقات بود»:
کعبه: نمادی از عبادت ظاهری، مناسک و شریعت است.
رهزن اوقات: به معنای «وقتتلفکن» و مانع اصلی است.
در نگاه عارف، کعبهای که تنها یک مکان فیزیکی برای انجام آداب ظاهری باشد، میتواند او را از حقیقت دور کند. این عبادت ظاهری، ممکن است وقت و انرژی او را به جای رسیدن به باطن، به خود مشغول کند.
«خانه اصلیم خرابات بود»:
خانه اصلی: نمادی از محل آرامش، حقیقت و ذات وجودی است.
خرابات: نمادی از رهایی، بیقیدی و مستی عاشقانه است. در نگاه عرفانی، خرابات جایی است که انسان از قید و بندهای ظاهری رها شده و به عشق حقیقی میرسد.
عارف در اینجا میگوید که خانه و آرامش واقعی او، در خرابات (عشق) است، نه در کعبه (ظاهر).
نتیجهگیری
نظامی با این ابیات، تضاد میان ظاهر و باطن را به تصویر میکشد. او میگوید که اگرچه کعبه در ظاهر مقدس است، اما برای عارف، حقیقت در عشق و رها شدن از قیدها نهفته است. این نگاه به این معنی است که راه رسیدن به خدا، از طریق عشق میگذرد و نه از طریق آداب و رسوم خشک مذهبی.