در آثار نظامی، پیوند میان کعبه و جمال یک پیوند میان و عاشقانه است. مفهوم «جمال معشوق» را به جایگاهی مقدس و والا ارتقا میدهد.
۱. کعبهٔ جمال: نمادی از پرستش عاشقانه
با ترکیب «کعبهٔ جمال»، به طور مستقیم زیبایی معشوق را با قداست کعبه برابر میداند. در این نگاه، عاشق به جای رو به سوی کعبه ظاهری، تمام وجود و قلب خود را به سوی جمال معشوق میگرداند. این استعاره، اوج پرستش عاشقانه را بیان میکند که در آن، معشوق به عنوان قبل از حقیقت و هدف نهایی میشود.
نمونه:
«ای کعبهٔ من جمال رویت / محراب من آستان کویت»
در این بیت از منظومه لیلی و مجنون ، مجنون به صراحت جمال لیلی را کعبه خود و آستان او را محراب خود میداند. این بیت نشان میدهد که برای مجنون، عبادت و تنها در برابر جمال لیلی معنا دارد.
۲. بتی و کعبه: زیبایی و قداست
نظامی در جای دیگر، با قرار دادن «بت» و «کعبه» در کنار هم، قدرت زیبایی را به تصویر میکشد:
«چنین سحری تو دانی یاد کردن / بتی را کعبهای بنیاد کردن»
در این بیت، «بت» نماد زیبایی و معشوق است. میگوید که عاشق چنان قدرتی است که از یک «بت» (نماد زیبایی)، یک «کعبه» (نماد قداست) میسازد. این نگاه میکند که در نگاه عارفانه، میتواند در خود زیبایی نیز نهفته باشد.
۳. جمع آوری
جنگ با پیوند زدن کعبه و جمال ، نشان میدهد که در جهانبینی او:
جمال معشوق ، قداستی همتراز با کعبه دارد.
عشق واقعی ، به قدری والامقام است که میتوان هر چیزی را مقدس و ارزشمند کند.
این مرزهای بین عشق و دین را در هم میشکند و بیانگر این نکته است که در نگاه، عبادت واقعی از پرستش جمال آغاز میشود.