در اشعار منسوب به حافظ، مفهوم کعبه و بتپرستی در یک بیت کلیدی در کنار هم قرار گرفتهاند. این بیت، مانند سایر تقابلهای نمادین در شعر حافظ، به دنبال بیان یک حقیقت عمیق عرفانی است.
کعبه و بتپرستی: نماد توحید و شرک
در ظاهر، کعبه و بتپرستی دو مفهوم کاملاً متضاد هستند:
کعبه: نماد توحید و یکتاپرستی، قبلهگاه مسلمانان.
بتپرستی: نماد شرک و پرستش غیرخدا.
پیوند عرفانی این دو نماد
اما در بیت زیر، حافظ این دو را به شکلی متفاوت به کار میبرد:
"به هیچ در نروم بعد از این ز حضرت دوست / چو کعبه یافتم آیم ز بتپرستی باز"
در این بیت، حافظ میگوید که از زمانی که به کعبه حقیقی (که همان حضرت دوست و حقیقت الهی است) رسیده، از بتپرستی (تعلقات دنیوی و پرستش هر چیزی غیر از خدا) دست کشیده است.
این بیت دو معنای اصلی دارد:
رهایی از تعلقات: بتپرستی در اینجا به معنای صرفاً پرستش بتهای سنگی نیست، بلکه نمادی از تعلق به هر چیز غیر از خدا است؛ مانند مقام، شهرت، مال و حتی قوانین ظاهری که مانع از رسیدن به حقیقت میشوند. حافظ میگوید وقتی کعبه حقیقی را پیدا کرده، از این تعلقات رها شده است.
اهمیت رسیدن به مقصد: این بیت نشان میدهد که هدف نهایی، یافتن «کعبه» و حقیقت الهی است و پس از آن، تمام تعلقات و عبادتهای باطل (بتپرستی) بیاهمیت میشوند.
به طور کلی، حافظ از تقابل کعبه و بتپرستی برای بیان این نکته استفاده میکند که یافتن حقیقت الهی، باعث رهایی کامل از تمام تعلقات و بندگیهای غیرخدا میشود.