در شعر فارسی، بهویژه در آثار سعدی و حافظ، خرابات و کعبه دو نماد متضاد و در عین حال مکمل هستند که برای بیان مفاهیم پیچیدهٔ عرفانی و انتقاد از ریاکاری به کار میروند.
کعبه
کعبه نماد ظاهر دین، شریعت و مکان مقدس است. کعبه، قبله و نقطهٔ تمرکز عبادتکنندگان است و نمادی از:
حقیقت مطلق و خداوند.
اعمال و مناسک ظاهری مذهبی.
مکانهای مقدس و حرمتدار.
خرابات
خرابات در معنای لغوی، مکانی برای عیاشی و فساد است. اما در شعر عرفانی، معنای عمیقتری پیدا میکند و نمادی از:
محل رهایی از تعلقات دنیوی و خودبینی.
خانقاه و محل تجمع عاشقان و رندان.
مکانی که در آن ظاهر دین کنار گذاشته میشود و باطن و حقیقت عشق، آشکار میگردد.
تضاد و وحدت در نگاه سعدی
سعدی این دو نماد را در کنار هم میآورد تا به تفاوت میان ظاهر و باطن دین اشاره کند. او ریاکاریِ برخی افرادِ متظاهر به دینداری را نقد میکند و نشان میدهد که پاکی و خلوص واقعی، در گرو ظاهر نیست.
در حکایت بایزید بسطامی از بوستان:
یکی حلقهٔ کعبه دارد به دست یکی در خراباتی افتاده مست
این بیت، دو نگاه متفاوت به حقیقت را نشان میدهد: یکی که در ظاهر در راه عبادت است (دست به حلقهٔ کعبه دارد) و دیگری که در ظاهر، غرق در گناه است (مست در خرابات). سعدی با این مقایسه، به این نکته اشاره میکند که قضاوت بر اساس ظاهر افراد اشتباه است. چه بسا کسی که در خرابات است، باطنی پاک و قلبی عاشقتر از آن فرد ظاهرالصلاح داشته باشد.
این رویکرد، در راستای نگاهِ سعدی است که اخلاص درونی را بر اعمال ظاهری ارجح میداند.