در آثار ناصرخسرو، مفهوم «خانهٔ کعبه» به دو شیوهٔ متفاوت و مکمل دیده میشود که نشاندهندهٔ نگاه عمیق و چندلایهٔ او به مسائل دینی و فلسفی است.
۱. کعبهٔ مادی و ظاهری
در کتاب سفرنامه، ناصرخسرو با نگاه یک مسافر و محقق، به خانهٔ کعبه به عنوان یک مکان مقدس و فیزیکی مینگرد. او با جزئیات دقیق، به توصیف معماری، تاریخچه و رسوم مرتبط با آن میپردازد. این نگاه، کاملاً ملموس و مستند است و اطلاعاتی ارزشمند از کعبه در قرن پنجم هجری به دست میدهد. برای مثال، او به:
«صفت مسجد الحرام و بیت کعبه»
«صفت کعبه» (ابعاد و جنس در و دیوار)
«صفت اندرون کعبه» (کفپوش و دیوارها)
«صفت گشودن در کعبه» (توسط بنی شیبه)
اشاره میکند. این بخشها، ارزش تاریخی و جغرافیایی بالایی دارند.
۲. کعبهٔ معنوی و باطنی
در قصاید و آثار فلسفی و دینی خود، ناصرخسرو از کعبه به عنوان یک نماد معنوی استفاده میکند. در این نگاه، کعبه نمادی است برای حقیقت، علم، حکمت و انسانهای کامل. او با این دیدگاه، به خواننده یادآوری میکند که هدف اصلی، درک معنای باطنی مفاهیم دینی است، نه تنها پایبندی به ظاهر آنها. نمونههای زیر از این نگاه باطنی هستند:
«کعبهٔ شرف و علم خفیات کتاب است»: در اینجا، کعبهٔ شرف نمادی از جایگاه والای علم و حکمت است.
«کعبهٔ جان خلق پیکر اوست»: در این بیت، کعبه به عنوان نمادی برای وجود انسانهای حکیم به کار رفته است.
«چه مکه و چه کعبه و چه طوس و چه...»: این مصرع نشان میدهد که اگر نیت و باطن انسان پاک نباشد، سفر به مکانهای مقدس مانند مکه و کعبه بیارزش است.
جمعبندی
در آثار ناصرخسرو، خانهٔ کعبه نه تنها یک مکان مقدس برای عبادت است، بلکه نمادی از حقیقت و معرفت نیز به شمار میرود. این نگاه دوگانه، بیانگر عمق اندیشهٔ ناصرخسرو و تأکید او بر تلفیق ظاهر و باطن در دین و زندگی است.