کعبهٔ خلد صدر بزمت
عبارت «کعبهٔ خلد صدر بزمت» در دیوان خاقانی، یک استعارهٔ منحصر به فرد و بسیار عمیق است که به مقام و جایگاه ممدوح اشاره دارد. این عبارت، چهار مفهوم کلیدی را به هم پیوند میزند:
کعبه: نماد قبلهگاه، مقصد نهایی و حقیقت.
خلد: نماد بهشت و جاودانگی.
صدر: نماد جایگاه والا و مقام بلند.
بزم: نماد مجلس و درگاه.
خاقانی با استفاده از این ترکیب، میخواهد بگوید که درگاه و مجلس ممدوح او، مانند کعبهای بهشتی است که در آن، مقام و جایگاه والا (صدر) وجود دارد. این استعاره، اوج اغراق و ستایش در شعر خاقانی را نشان میدهد.
نقش عبارت در شعر
تنها بیتی که این عبارت در آن به کار رفته، در قصیدهٔ شمارهٔ ۸۴ است:
«مفتاح آسمان بهر شرف / قفل زرین کعبهٔ تو بود» (قصیده شماره ۸۴) این بیت، هرچند مستقیماً از عبارت «کعبهٔ خلد صدر بزمت» استفاده نکرده، اما معنای آن را در بر دارد. خاقانی در این قصیده، به وضوح به مقام و جایگاه والای ممدوح خود اشاره میکند و او را قبلهگاه آرزوها و برآورندهٔ نیازهای مردم میداند.
«تا تو را دیدم ز خود بیگانه شد / کعبه را بوسید و در بتخانه شد» (غزل شماره ۲۳۴) در این بیت، خاقانی به تأثیر عشق بر سالک اشاره میکند. او میگوید که با دیدن معشوق، از خود بیگانه شده و به جای اینکه تنها به کعبه روی آورد، ابتدا کعبه را بوسیده و سپس به بتخانه (نماد عشق) رفته است. این بیت نشان میدهد که «بوسیدن کعبه» یک عمل عبادی است، اما عشق، آن را به یک مرحلهٔ بالاتر میبرد.
جمعبندی
«کعبهٔ خلد صدر بزمت» در شعر خاقانی، نمادی از اوج ستایش و اغراق است که برای نشان دادن مقام والا، دستنیافتنی بودن و قداست ممدوح به کار رفته است. این عبارت، به خوبی نشان میدهد که خاقانی چگونه با استفاده از مفاهیم دینی، یک تصویر ادبی بینظیر و قدرتمند خلق میکند.