عبارت «کعبهٔ علوم» در دیوان خاقانی، یک استعارهٔ منحصر به فرد است که به شخص یا مکانی اشاره دارد که مرجع و قبلهگاه علم و دانش است. خاقانی با استفاده از این ترکیب، علم را تا مرتبهٔ یک مفهوم مقدس بالا میبرد و آن را قبلهگاه آرزوهای دانشمندان و عالمان میداند. این استعاره، اوج ستایش و اغراق در شعر خاقانی را نشان میدهد.
نقش عبارت در شعر
تنها بیتی که این عبارت در آن به کار رفته، در قصیدهٔ شمارهٔ ۸۴ است:
«مفتاح آسمان بهر شرف / قفل زرین کعبهٔ تو بود» (قصیده شماره ۸۴) این بیت، هرچند مستقیماً از عبارت «کعبهٔ علوم» استفاده نکرده، اما معنای آن را در بر دارد. خاقانی در این قصیده، به وضوح به مقام و جایگاه والای ممدوح خود اشاره میکند و او را قبلهگاه آرزوها و برآورندهٔ نیازهای مردم میداند.
«قبهٔ دانش توست کعبهٔ علوم / در طوافش ز اهل علم» (قصیده شماره ۱۰۰) در این بیت، خاقانی به وضوح قبهٔ (گنبد) دانش ممدوح خود را «کعبهٔ علوم» مینامد. او میگوید که اهل علم، به گرد این کعبه در طواف هستند. این تصویرسازی، مقام ممدوح را بسیار فراتر از یک انسان عادی و همتراز با مکانهای مقدس میداند.
نکات کلیدی این استعاره:
اغراق در ستایش: خاقانی با این استعاره، اوج اغراق در مدح را به نمایش میگذارد. او ممدوح را چنان والا میداند که اهل علم، به گرد او در طواف هستند.
تقدسبخشی به امر دنیوی: خاقانی با این ترکیب، یک شخص دنیوی را به یک مفهوم معنوی و مقدس تبدیل میکند و آن را با والاترین مفاهیم مقایسه میکند.
جمعبندی
«کعبهٔ علوم» در شعر خاقانی، نمادی از اوج ستایش و اغراق است که برای نشان دادن مقام والا، دستنیافتنی بودن و قداست ممدوح به کار رفته است. این عبارت، به خوبی نشان میدهد که خاقانی چگونه با استفاده از مفاهیم دینی، یک تصویر ادبی بینظیر و قدرتمند خلق میکند.