عبارت «کعبهٔ قدس» در دیوان خاقانی، یک استعارهٔ منحصر به فرد و عمیق است که به کعبهٔ مقدس یا خانهٔ تقدس اشاره دارد. «قدس» به معنای پاکی و پاکیزگی است. خاقانی با استفاده از این ترکیب، کعبه را نه فقط یک بنای مذهبی، بلکه نمادی از حقیقت مطلق و عالم الهی میداند.
نقش عبارت در شعر
تنها بیتی که این عبارت در آن به کار رفته، در قصیدهٔ شمارهٔ ۸۴ است:
«در کعبهٔ قدس بندهٔ توست / تا عرصهٔ قدس زندهٔ توست» (قصیده شماره ۸۴)
در این بیت، خاقانی به وضوح ممدوح خود را چنان والا میداند که بندگان او در «کعبهٔ قدس» قرار دارند. این تصویرسازی، مقام ممدوح را بسیار فراتر از یک انسان عادی و همتراز با مکانهای مقدس میداند.
نکات کلیدی این استعاره:
اغراق در ستایش: خاقانی با این استعاره، اوج اغراق در مدح را به نمایش میگذارد. او ممدوح را چنان والا میداند که بندگانش در مقدسترین مکانها (کعبهٔ قدس) به عبادت میپردازند.
تقدسبخشی به امر دنیوی: خاقانی با این ترکیب، یک شخص دنیوی را به یک مفهوم معنوی و مقدس تبدیل میکند و آن را با والاترین مفاهیم مقایسه میکند.
جمعبندی
«کعبهٔ قدس» در شعر خاقانی، نمادی از اوج ستایش و اغراق است که برای نشان دادن مقام والا، دستنیافتنی بودن و قداست ممدوح به کار رفته است. این عبارت، به خوبی نشان میدهد که خاقانی چگونه با استفاده از مفاهیم دینی، یک تصویر ادبی بینظیر و قدرتمند خلق میکند.