عبارت «کعبهٔ عقل» در دیوان خاقانی، یک استعارهٔ منحصر به فرد است که به عقل و خرد به عنوان قبلهگاه و مرکز حقیقت اشاره دارد. خاقانی با استفاده از این ترکیب، جایگاه عقل را تا مرتبهٔ کعبه بالا میبرد و آن را مرجع و مقصد نهایی انسان در مسیر زندگی میداند.
نقش عبارت در شعر
تنها بیتی که این عبارت در آن به کار رفته، در قصیدهٔ شمارهٔ ۸۹ است:
«در کعبهٔ عقل درگشاده است / یا عقل ز بام عقل افتاده است؟» (قصیده شماره ۸۹)
در این بیت، خاقانی دو حالت متضاد را برای عقل مطرح میکند:
باز شدن درِ کعبهٔ عقل: این تصویر، نمادی از کمال، روشنایی و رسیدن به حقیقت است. باز شدن درِ کعبه، به معنای دسترسی به اسرار و حقایق است. این حالت، نشاندهندهٔ موفقیت و پیشرفت در مسیر خردورزی است.
افتادن از بام عقل: این تصویر، نمادی از جنون، گمراهی و تباهی است. افتادن از بام عقل، به معنای از دست دادن عقل و خرد و فرو رفتن در جهل و گمراهی است.
خاقانی با این پرسش، خواننده را به تأمل وامیدارد که آیا در مسیر زندگی، به سوی عقل و روشنایی حرکت میکند یا از آن دور میشود.
نکات کلیدی این استعاره:
تقدسبخشی به عقل: خاقانی با تشبیه عقل به کعبه، آن را به عنوان یک امر مقدس و محوری در زندگی انسان معرفی میکند.
تضاد میان کمال و تباهی: این عبارت، به خوبی تضاد میان دو مسیر متضاد در زندگی (خردورزی و جنون) را نشان میدهد.
جمعبندی
«کعبهٔ عقل» در شعر خاقانی، نمادی از خرد، قبلهگاه حقیقت و مقصد نهایی انسان است. این عبارت، به خوبی نشان میدهد که خاقانی چگونه از مفاهیم دینی برای بیان مفاهیم فلسفی و تأکید بر اهمیت عقل در زندگی بهره میگیرد.