عبارت «محرمان به کعبه» در دیوان خاقانی به زائران و عابدان کعبه اشاره دارد که در حالت احرام (لباس ویژه حج) هستند. در این حالت، «محرم» به معنای کسی است که از برخی اعمال حلال (مانند بریدن مو یا ناخن) منع شده است. خاقانی از این مفهوم، برای ایجاد تصاویر شاعرانه و استعارههای عمیق بهره میبرد و «محرمان به کعبه» را در تقابل با مفاهیم دیگر قرار میدهد.
۱. «محرمان به کعبه» و اعمال ظاهری
در نگاه خاقانی، «محرمان به کعبه» نمایندهٔ اعمال ظاهری و مناسک حج هستند. او این اعمال را با تجربههای باطنی و عرفانی خود مقایسه میکند تا برتری مسیر خود را نشان دهد:
«گر محرمان به کعبه کفن بر کتف کشند / او بر در خدای کفن در روان کشد» (غزل شماره ۱۸۰) در این بیت، شاعر میان عمل ظاهری «محرمان به کعبه» (کشیدن کفن بر دوش) و عمل باطنی معشوق یا فردی والا (کشیدن کفن در روان) تفاوت قائل میشود. این مقایسه نشان میدهد که در نظر خاقانی، عمل باطنی از عمل ظاهری ارزشمندتر و عمیقتر است.
۲. «محرمان به کعبه» در تقابل با نگاه عرفانی
خاقانی با هوشمندی، «محرمان به کعبه» را در برابر کسانی قرار میدهد که راه عشق و بادهگساری را برگزیدهاند. این تقابل نشاندهندهٔ دو راه متفاوت برای رسیدن به حقیقت است:
«گر محرم عیدند همه کعبه ستایان / تو محرم می باش و مکن کعبه ستائی» (قصیده شماره ۲۲۳) در اینجا، خاقانی مخاطب خود را به جای «محرم» بودن در برابر کعبه (و انجام مناسک آن)، به «محرم» بودن در برابر باده (شراب) دعوت میکند. این استعاره، نشاندهندهٔ آن است که برای شاعر، تجربهٔ عشق و مستی عرفانی، ارزشی فراتر از اعمال ظاهری زاهدانه دارد.
۳. «محرمان به کعبه» در توصیف دیگران
در برخی موارد، خاقانی از عبارت «محرمان به کعبه» برای توصیف دیگران یا حتی خود به شکلی مثبت استفاده میکند، به ویژه زمانی که در حال توصیف سفر خود به مکه است:
«صبح را چون محرمان کعبه عریان دیدهاند» (قصیده شماره ۶۷) در این بیت، خاقانی از تشبیهی زیبا استفاده میکند. او میگوید کسانی که حقیقت را درک کردهاند (کسانی که در سفر درونی خود هستند)، صبح را مانند «محرمان کعبه» عریان و بیپرده دیدهاند. این تصویر، نشان میدهد که برای او، حقیقت و کمال مانند «محرمان کعبه» بیغلوغش و عریان است.
در مجموع، «محرمان به کعبه» در شعر خاقانی یک ابزار بیانی قدرتمند برای ایجاد تقابل میان ظاهر و باطن، شریعت و عرفان، و اعمال دنیوی و روحانی است. خاقانی با استفاده از این مفهوم، برتری نگاه عرفانی و باطنی خود را بر اعمال صرفاً ظاهری به تصویر میکشد.