با بررسی ابیاتی از دیوان انوری که در آنها واژه کعبه به کار رفته است، میتوان مشاهده کرد که این شاعر، از این واژه نه فقط در معنای تحت اللفظی آن (خانه خدا در مکه)، بلکه با کاربردهای استعاری و نمادین متعددی استفاده کرده است. این کاربردها به طور عمده در قصاید مدحی او برای ستایش ممدوحان به کار رفتهاند.
۱. کعبه به مثابه قبله و مرکز توجه
در بسیاری از ابیات، انوری از کعبه به عنوان نمادی برای قبله و محل رجوع استفاده میکند. این کاربرد به ویژه در ستایش ممدوحان به کار میرود تا نشان دهد که آنان مرکز توجه و قبلهٔ آمال و آرزوهای مردم هستند. برای مثال:
تو کعبهٔ آمالی و ز قافلهٔ شکر هر جا که رود ذکر تو گویی عرفاتست (قصیدهٔ شمارهٔ ۲۲)
در این بیت، ممدوح به کعبهٔ آمال (قبلهٔ آرزوها) تشبیه شده است، که نشاندهندهٔ جایگاه والای اوست. مردم برای رسیدن به آرزوهای خود به سوی او میروند، درست همانگونه که مسلمانان برای زیارت به سوی کعبه میروند.
۲. کعبه به مثابه نماد عظمت و شکوه
انوری همچنین از کعبه برای نشان دادن عظمت و بزرگی استفاده میکند. در این کاربرد، کعبه نمادی از شکوه و احترام است که هر چیز در مقایسه با آن، کوچک و بیارزش به نظر میرسد.
در عالی تو آن سجدهگه محترمست که رخ کعبه بود از حسد او پر چین (قصیدهٔ شمارهٔ ۱۵۵)
در این بیت، جایگاه ممدوح چنان محترم و با شکوه است که حتی کعبه نیز از حسادت به آن، چهره درهم میکشد.
۳. کعبه در تقابل با بت و بتخانه
یکی از کاربردهای جذاب واژه کعبه در شعر انوری، قرار دادن آن در مقابل بتها و بتخانهها است. این تقابل نمادی از پیروزی اسلام بر کفر و شرک است.
گر حرم را چون حریم حرمتت بودی شکوه در درون کعبه هرگز نامدی عزی و لات (قصیدهٔ شمارهٔ ۱۷)
در این بیت، عظمت و شکوه ممدوح به قدری است که اگر کعبه نیز به اندازهٔ آن حرمت داشت، بتهای عزی و لات هرگز نمیتوانستند وارد آن شوند. این تصویر به دوران قبل از اسلام و پاکسازی کعبه از بتها اشاره دارد.
۴. کعبه به مثابه نماد دین و ایمان
در برخی از ابیات، کعبه به صورت مستقیم با دین اسلام و مناسک آن ارتباط دارد.
به حق کعبه و صفا و منی حق آن رکن کش لقب حجرست (قصیدهٔ شمارهٔ ۲۸)
در این بیت، کعبه به همراه صفا و منی، به عنوان نمادهای اصلی حج و ارکان دین اسلام ذکر شدهاند.
با توجه به این موارد، میتوان گفت که کعبه در دیوان انوری، یک زنجیرهٔ واژگانی غنی و چندوجهی است که از آن برای ایجاد معانی استعاری، مبالغه در مدح و ستایش، و بیان مفاهیم دینی و فرهنگی استفاده شده است. این کاربردها به شعر او عمق و غنای بیشتری بخشیدهاند.