ریاض بهشت
"ریاض بهشت" به معنی باغهای بهشت است و در بیت "نفحات ریاض جان بخشش / مرده را زنده کرده اندر حال" به کار رفته است. در این بیت، "ریاض" نماد باغهای معنوی و روحانی است که از آن، نفحات و بوهای خوشی برمیخیزد. این ریاض، محل فیض و بخشش الهی است که چنان قدرتی دارد که حتی مردگان را نیز زنده میکند. این مفهوم، بر قدرت و حیاتبخشی مطلق آن مکان مقدس (که نماد حق است) تأکید دارد و آن را منشأ حیات در کل عالم معرفی میکند.
شکوه کمال
"شکوه کمال" به معنی عظمت و جلال کمال مطلق است و در بیت "خوشتر از شکوه کمال" به کار رفته است. در این بیت، شاعر میخواهد بگوید که آن مکان (کعبه) چنان ارزشمند و والا است که حتی از کمال (بالاترین درجهٔ کمال متصور برای انسان) نیز خوشتر و برتر است. این عبارت، یک اغراق عرفانی است تا نشان دهد که مقام حق، فراتر از هرگونه وصف و کمالی است که ذهن انسان میتواند تصور کند.
مدارج قدس
"مدارج قدس" به معنی مراتب و درجات پاکی و قدسیت است و در بیت "زین گرفته بها مدارج قدس" به کار رفته است. "مدارج" به معنی پلکان یا مراتب است و "قدس" به معنی پاکی مطلق. این عبارت، به مقامات معنوی اشاره دارد که عارف برای رسیدن به آنها تلاش میکند. شاعر در این بیت میگوید که حتی این مراتب عالی پاکی و قدسیت، ارزش و بهای خود را از آن مکان (کعبه) گرفتهاند. این امر برتری مقام حق را بر تمامی مراتب هستی نشان میدهد.
بهشت زیب جمال
"بهشت زیب جمال" به معنی بهشتی است که زیباییاش را از جمالی دیگر گرفته است و در بیت "یافته زان بهشت زیب جمال" به کار رفته است. این عبارت با بیت قبلی (مدارج قدس) در یک خط استدلالی قرار دارد. شاعر بیان میکند که بهشتها، زیبایی و جمال خود را از آن مکان مقدس دریافت کردهاند. این مفهوم نیز، اصالت زیبایی را در ذات حق میداند و بهشتها را تنها بازتاب و اثر آن زیبایی مطلق معرفی میکند.
سدرةالمنتهی
"سدرةالمنتهی" در اسطورههای اسلامی، درختی است در بالاترین آسمان که نهایت سیر فرشتگان و پیامبران (از جمله پیامبر اسلام در معراج) است. در قصیدهٔ عراقی، این درخت نماد بالاترین حد درک و سیر مخلوقات است و در بیت "در بستاتین بینهایت او / سدرةالمنتهی هنوز نهال" به کار رفته است. شاعر با اغراق بیان میکند که این درخت که نماد کمال است، در برابر عظمت و بینهایت بودن آن مقام، تنها یک نهال کوچک است. این تشبیه، بر بیکرانگی و نامحدود بودن ذات حق تأکید دارد.
خوان عالمآرایش
"خوان عالمآرایش" به معنی سفرهای که کل جهان را آراسته است، است و در بیت "از خوان عالمآرایش / آفرینش طفیل و خلق عیال" به کار رفته است. این عبارت یک استعارهٔ عرفانی است که جریان فیض عام الهی را توصیف میکند. خوان نماد بخشش، روزی و فیض است. شاعر بیان میکند که تمام آفرینش و موجودات، مانند مهمانان (طفیل) و عائله (عیال) بر سر این سفرهٔ بینهایت هستند و تمام هستی و آراستگی خود را از آن میگیرند. این مفهوم، سخاوت و بینیازی مطلق حق را نشان میدهد.