مفهوم «ذره مثال کل وجود» در قصیدهٔ شمارهٔ ۱۴ فخرالدین عراقی، قویترین بیان عرفانی برای اصل تجلی (تجلی) و وحدت در کثرت است.
این مفهوم در بیت زیر به اوج خود میرسد:
بیان مفهوم در قصیده
هر یک از ذرههای لطف هواش جام گیتینما به استقلال
۱. اصل عرفانی: هر ذره حامل کل است
این بیت دو مفهوم متناقض را به هم پیوند میدهد:
ذره (جزء): به معنی کوچکترین و فرعی ترین واحد وجودی است (ذره های هوا).
جام گیتینما (کل): ابزاری اسطورهای و عرفانی است که کل جهان (گیتی) و اسرار هستی را در خود نشان میدهد.
نتیجه: این پارادوکس بیانگر آن است که در عالم عالم ، جزء و کل معنای مادی را از دست میدهند. هر ذره، به دلیل قرب و اتصال کامل به مبدأ مطلق (حق)، چنان شفاف و لطیف است که مانند آینههای تمامنما، کل هستی را بازتاب میدهد.
۲. مهم "لطف هوا"
عراقی این قدرت را به «ذرههای لطف هواش» نسبت میدهد، نه به ذرههای خاک یا سنگ. این واژه انتخابی دارد:
لطف: به معنای رقت، ظرافت و لطافت است. این ذرهها از لطیفترین فیض الهی ایجاد شدهاند.
هوا: عنصری است که فاضدپذیر نیست و واسطهای حیات است.
این لطافت و شفافیت وجودی باعث میشود که ذره و حجاب بدون هیچ کدورت ، نور و حقیقت کل (جام گیتینما) را در خود جای دهد.
۳. نفی ابزار مادی
این مفهوم همچنین نفی ابزار مادی برای دیدن حقیقت است. برای دیدن کل هستی، نیازی به ابزارهای پیچیده نیست؛ کوچکترین جزء عالم که با فیض مطلق تماس دارد، برای این کار کافی است.
این ذره در نهایت میتواند از دل انسان عارف باشد؛ دلی که با تهذیب و فنای نفس، بسیار شفاف میشود که میتوان کل هستی را در خود مشاهده کند و آینهٔ تمامنمای حق شود.
جز آفریننده کل
مفهوم جزء آفرینندهٔ کل (Part that Creates the Whole در قصیدهٔ شمارهٔ ۱۴ فخرالدین عراقی، بهطور مستقیم با مفهوم فلسفی علت و منشأ فیض پیوند خورده است. در نگاه عراقی، «جزء» (یا منشأ آن) از این جهت که علت ایجاد کل هستی ، بر آن برتری دارد.
این مفهوم در دو بخش قصیده نمود مییابد:
۱. جزء به مثابهٔ مرکز آفرینش
در این بخش، «خانه» یا «صفه» که به ظاهر یک مکان است، بهعنوان «جزء» مرکزی در نظر گرفته میشود که کل آفرینش (کل) از فیض آن نشأت میگیرد:
ذات حق به مثابهٔ علتِ حیات: عراقی ثابت میکند که حیات و حرکت کل جهان، نه از قوانین، بلکه از فیض و نفحات آن مکان (جزء اصلی) صادر میشود.
ابراز علاقه در قصیده:
نفحات ریاض جان بخشش / مرده را زنده کرده اندر حال تا نسیم هواش یافت ملک / مرده را زنده کرده اندر حال
برتری وجودی: این «جزء» از نظر وجودی بسیار برتر است که کل کائنات (آسمانها و مقامات قدسی) نه تنها علت آن هستند، بلکه ارزش و زیبایی خود را از او میگیرند. در اینجا، منشأ علت (جزء) آفرینندهٔ کمال در کل است.
ابراز علاقه در قصیده:
زین گرفته به مدارج قدس یافته زان بهشت زیب جمال
۲. جزء به مثابه تجلیگاهِ کل (پارادوکس ذره-کل)
این مفهوم که در آن «جزء» کوچک میتواند نمایانگر کل هستی باشد، نوعی دیگر از برتری است:
ذره به مثابه ابزار شناخت کل: در این دیدگاه، ذرههای هوا (جزءهای ناچیز آن مکان) به دلیل نزدیکی به مبدأ، شفاف شدهاند و میتوانند کل جهان و اسرار را منعکس کنند. در واقع، این جز کوچک ، ابزار شناخت کل میشود.
ابراز علاقه در قصیده:
هر یک از ذرههای لطف هواش / جام گیتینما به استقلال
نتیجه: در اینجا «جزء» (ذره) خود آفریننده نیست، اما حامل و ناقل و آیینه تمامنمای حقیقت کل است. این نشان میدهد که برای فهم کل، کافی است لطیفترین جزء آن را بیابیم.
به این ترتیب، در قصیده عراقی، چه به معنای منشأ حیاتبخش و چه به معنای تجلیگاه کامل ، جزء برتری یافتهها و کل را تحت سیطره خود میآورد