استعاره و تشبیه در ابیات مرتبط با کعبه در آثار شیخ محمود شبستری، بهویژه در «گلشن راز» و «کنز الحقایق»، عمدتاً بر محور فلسفۀ وحدت وجود و تأویل باطنی مناسک استوار است. شبستری کعبه را از یک بنای فیزیکی به یک تعیّن وهمی و سپس به یک نماد سلوک درونی تبدیل میکند.
۱. کعبه به مثابۀ نفی تعینات (وحدت وجود)
مهمترین کارکرد کعبه در شعر شبستری، نفی محدودیتهای ظاهری و ذهنی است. کعبه در این حالت، نمادی است که پس از رسیدن به مقام جمع الجمع باید با سایر اماکن برابر شود.
بیت استعاره / تشبیه تحلیل
«من تو چون نماند در میانه / چه کعبه چه کنشت چه دیرخانه»استعارۀ کلی: کعبه، کنشت و دیرخانه استعاره از تعیّنات و مرزهای فکری و دینی هستند.در مقام فنا و وحدت (پس از محو شدن "من و تو" یا نفسانیت)، تمام مرزها و مکانهای عبادت ظاهری یکسان میشوند.
Export to Sheets
۲. کعبه به مثابۀ سنجشگر باطن (کیفیت عمل)
شبستری کعبه را بهعنوان محک و میزان صدق و صفای نیت سالک به کار میبرد تا برتری باطن بر ظاهر را اثبات کند.
بیت استعاره / تشبیه تحلیل
«نمازی کز سر صدق و صفا نیست / اگر در کعبه بگذاری روا نیست»تمثیل و استعاره: کعبه استعاره از اوج عمل ظاهری است که در مقابل صدق و صفا (نماد خلوص باطنی) قرار میگیرد.عمل ظاهری، حتی در کعبه، بدون خلوص قلب بیارزش است. کعبه بهتنهایی ضامن قبولی عمل نیست.
Export to Sheets
۳. استعارۀ عمل باطنی (مناسک)
در «کنز الحقایق»، شبستری با استعاره و تأویل، اعمال مربوط به کعبه را به عمل باطنی تبدیل میکند:
عمل/واژه استعاره / تشبیه تحلیل
قربان (قربانی کردن)استعارۀ مکنّیه: قربانی استعاره از ذبح نفس ("نفس شوخ").باطن مناسک حج و قربانی در کعبه، کشتن منیت و خودبینی است.
سعی (صفا و مروه)استعاره: سعی (حرکت) استعاره از سیر باطنی و تلاش برای علم حق.تلاش فیزیکی در حج، نماد تلاش روحی برای رسیدن به معرفت و شناخت الهی است.
Export to Sheets
به طور خلاصه، استعارههای شبستری دربارهٔ کعبه، آن را به یک نقطۀ مرجع فلسفی تبدیل میکنند که نفس سالک در آنجا به وحدت میرسد و ارزش اعمال سنجیده میشود.