طواف کعبه
«طواف کعبه» به معنای حرکت دَورانی و نیایشی به گرد کعبه است. شهریار این عبارت را به صورت استعاری به کار برده و آن را از یک عمل مذهبی صرف فراتر برده و به یک کنش عاشقانه یا عرفانی تبدیل کرده است.
شواهد از ابیات شهریار
شهریار در شعر ترکی «پروانه و شمع»، طواف پروانه به دور شمع را با طواف کعبه مقایسه میکند:
گؤردوم طواف کعبه ده یاندیقجا یالواریر
سؤیلور : دؤزوم نه قدر بو عشقین جفاسینه ؟
در این ابیات (که به فارسی معنای "دیدم در طواف کعبه میسوخت و التماس میکرد / میگفت: تا کی باید جفای این عشق را تحمل کنم؟")، پروانه همچون یک عاشق در حال طواف به دور شمع است. این طواف، صرفاً یک حرکت فیزیکی نیست، بلکه یک عمل عبادی و عاشقانه است که در آن، پروانه در حال سوختن و فدا شدن در راه عشق است.
همچنین، در غزل «یار باقی کار باقی»، شهریار از واژه «طوافت» استفاده میکند که به همین مفهوم اشاره دارد:
میتپد دلها به سودای طوافت ای خراسان
در اینجا، مردم با اشتیاق به سوی خراسان (که آن را کعبه احرار نامیده) میروند و دلهایشان در آرزوی طواف به دور این مکان مقدس میتپد.
بسط و معنی
شهریار با استفاده از «طواف کعبه» و مشتقات آن، عشق را به مرتبه عبادت ارتقا میدهد. در نگاه او، هر طوافی که از سر عشق و جنون باشد، ارزشی برابر با طواف کعبه دارد. این نوع نگاه، ریشه در عرفان ایرانی دارد که در آن، عشق به معشوق (چه زمینی و چه آسمانی) مسیری برای رسیدن به حقیقت و خداست.
به این ترتیب، طواف پروانه به دور شمع، نمادی از فداکاری و فنای عاشق در معشوق است و طواف دلها به دور خراسان، نشاندهندهٔ ارادت و وابستگی روحی به یک آرمان یا مکان مقدس. شهریار با این استعارهها، مرزهای ظاهری دین و عشق را درهم میشکند و نشان میدهد که در پس هر حرکت عاشقانه، یک هدف معنوی و مقدس وجود دارد.