امام محمد باقر در اثار تذکره امده است
بله، امام محمد باقر (ع) در کتاب تذکرة الاولیاء اثر عطار نیشابوری ذکر شدهاند.
عطار این کتاب ارزشمند را با ذکر امام جعفر صادق (ع) آغاز کرده و آن را با ذکر امام محمد باقر (ع) به پایان رسانده است. این شیوه نگارش نشاندهنده احترام و ارادت ویژه عطار به اهل بیت (ع) است و جایگاه والای این دو امام را در میان اولیا و بزرگان عرفان نشان میدهد.
توصیف امام باقر (ع) در تذکرة الاولیاء
عطار در توصیف امام محمد باقر (ع)، از القاب و عباراتی استفاده میکند که نشاندهنده مقام علمی و عرفانی ایشان است. او امام باقر (ع) را به عنوان «حجت اهل معاملت» و «برهان ارباب مشاهدت» معرفی میکند. این القاب به دو جنبه مهم شخصیت ایشان اشاره دارند:
حجت اهل معاملت: به معنای آن است که ایشان در زمینه شریعت و آداب دینی، حجت و راهنمای قاطعی برای سالکان بودهاند.
برهان ارباب مشاهدت: به این معناست که ایشان در زمینه عرفان و شهود (مشاهدهٔ حق)، دلیل و برهانی آشکار برای اهل معرفت به شمار میرفتهاند.
عطار همچنین به دقایق علوم و لطایف اشارت امام باقر (ع) و کرامات مشهور ایشان اشاره میکند و بیان میدارد که ایشان به این دلیل «باقر» (شکافنده) نامیده شدهاند، زیرا علم را میشکافتهاند.
دلایل عطار برای ذکر امام باقر (ع)
عطار خود در انتهای کتابش دلیل ذکر امام باقر (ع) را چنین بیان میکند:
«و به جهت تبرّک ختم کتاب را ذکر او (امام باقر علیه السلام) کردیم.»
این جمله نشان میدهد که عطار، ذکر این امام بزرگوار را باعث برکت و ختم به خیر کتاب خود میدانسته است. این انتخاب، ارادت او به مقام علمی و معنوی ائمه شیعه را به وضوح نشان میدهد و مقام آنها را فراتر از اولیای معمولی قرار میدهد، تا جایی که از آنها به عنوان نقطه آغاز و پایان کتاب استفاده کرده است.
کعبه در متن داستان انها بررسی کن
با درود. در داستانهای عرفانی عطار نیشابوری، «کعبه» تنها یک مکان مقدس نیست، بلکه یک نماد چندوجهی است که نقشی کلیدی در مسیر سیر و سلوک ایفا میکند. عطار با استفاده از این نماد، مرز میان ظاهر و باطن را کمرنگ کرده و به خواننده میآموزد که مقصد حقیقی، نه در بیرون، بلکه در درون اوست. در ادامه، نقش کعبه را در متن داستانهای عطار بررسی میکنیم.
۱. کعبه به عنوان مقصد ظاهری
در بسیاری از داستانها، کعبه به عنوان مقصد فیزیکی و ظاهری سفر حج مطرح است. سالکان راهی مکه میشوند تا اعمال عبادی خود را انجام دهند. عطار در الهینامه، حکایتهایی از این دست آورده است:
حکایت دیوانه که سر بر در کعبه میزد: این حکایت نشان میدهد که دیوانه، با وجود رسیدن به کعبه، هنوز در اشتیاق وصال است. او با سر خود حلقهٔ در کعبه را میزند، زیرا میداند که کعبهٔ حقیقی، درگاه یار است و نه فقط یک بنا. این حکایت، اشتیاق شدید عاشق را به تصویر میکشد که کعبه را تنها یک واسطه میبیند.
حکایت شقیق بلخی: شقیق بلخی برای انجام حج به کعبه میرود، اما در آنجا با مردی مواجه میشود که با توکل کامل بر خدا، هیچ زادی برای سفر خود برنداشته است. شقیق از او درس میگیرد که مقصد اصلی، کعبهٔ باطنی و توکل قلبی است، نه سفر ظاهری.
۲. کعبه به عنوان نماد باطنی و دل
این وجه از نماد کعبه، محور اصلی اندیشهٔ عطار است. او معتقد است که کعبهٔ حقیقی در دل پاک انسانها جای دارد. آباد کردن این کعبهٔ باطنی، از طواف کعبهٔ سنگی مهمتر است.
در اسرارنامه: عطار به صراحت میگوید:
اگر خواهی که گردد کعبه آباد دل اهل دلی از خویش کن شاد این بیت نشان میدهد که کعبه، نمادی از دل انسان است و آبادانی آن، به شاد کردن دل دیگران وابسته است. این مفهوم، هدف عرفانی عطار را از عبادات ظاهری فراتر میبرد.
در تذکرة الاولیاء: عطار در حکایت رابعه عدویه، این مفهوم را به اوج خود میرساند. وقتی کعبه به استقبال رابعه میآید، او پاسخ میدهد:
مرا ربالبیت میباید بیت چه کنم؟ این سخن نشان میدهد که رابعه از مقام ظاهری کعبه گذر کرده و به دنبال صاحب خانه است. برای او، دل انسان کامل، کعبهٔ حقیقی است.
۳. کعبه به عنوان نماد انسان کامل و حقیقت مطلق
در عالیترین سطح، کعبه در داستانهای عطار، نمادی از انسان کامل (مانند آدم، پیامبر یا پیر طریقت) و حقیقت مطلق (خداوند) است.
کعبه آدم: در داستان خلقت، آدم به دلیل دمیده شدن روح الهی در وجودش، به کعبهٔ ملائک تبدیل میشود. ابلیس به دلیل غرور، تنها ظاهر خاکی آدم را میبیند و از سجده بر این کعبهٔ باطنی باز میماند.
کعبه پیر: در هیلاجنامه، عطار به صراحت میگوید که شیخ و پیر طریقت، کعبهٔ عشاق است. او خود نیز در «مظهر»، مرقد امام رضا (ع) را به کعبه تشبیه میکند. این نشان میدهد که در نظر عطار، انسانهای کامل، به دلیل تجلی نور الهی در وجودشان، به قبله و مقصد سالکان تبدیل میشوند.
در نهایت، عطار با این داستانها، مخاطب را به سفری درونی دعوت میکند. او به سالک میگوید که کعبهٔ حقیقی را در دل خود جستجو کن و برای رسیدن به این کعبه، باید از خودی و منیّت خویش رها شوی.
در کتاب مظهر العجائب از امامان شیعه نام برده است
بله، در کتاب مظهرالعجایب اثر عطار نیشابوری، به طور صریح از ائمه شیعه نام برده شده است. این کتاب با مضامین شیعی و ارادت شدید به اهل بیت (ع) سروده شده و به همین دلیل، برخی از محققان درباره انتساب آن به عطار نیشابوریِ معروف، اختلاف نظر دارند؛ اما بسیاری از پژوهشگران و منابع، این اثر را متعلق به او میدانند.
اشارات به امامان شیعه در مظهرالعجایب
این کتاب سرشار از اشعاری است که در مدح و ستایش اهل بیت (ع) و بهویژه حضرت علی (ع) سروده شده است. در ادامه به چند نمونه از اشارات آن اشاره میشود:
مدح حضرت علی (ع): نام کتاب، «مظهرالعجایب»، خود یکی از القاب حضرت علی (ع) است و به همین دلیل، بخش بزرگی از آن به فضائل و کرامات ایشان اختصاص دارد. عطار در این کتاب، حضرت علی (ع) را به عنوان «شاه اولیا» و «مظهر انوار الهی» معرفی میکند.
اشاره به حدیث غدیر خم: عطار در این کتاب، با صراحت به واقعه غدیر خم اشاره میکند و ولایت و جانشینی حضرت علی (ع) را تأیید میکند. این بخش از کتاب، یکی از مهمترین دلایل کسانی است که عطار را شیعه میدانند.
ذکر اولاد مرتضی (ع): عطار در بخش چهارم کتاب، با عنوانی مجزا به «نعت اولاد مرتضی (ع)» میپردازد و به مقام والای ائمه (ع) اشاره میکند:
ای به دنیا جمله مقصود آمده هر یکی از دیگران محمود آمده
ذکر امام موسی کاظم (ع): در حکایتی، عطار هارونالرشید را به امام موسی کاظم (ع) ارجاع میدهد و ایشان را «کان علم» (معدن علم) و صاحب نور «حق الیقین» میداند.
ذکر امام رضا (ع): در مظهرالعجایب، عطار به مقام والای امام رضا (ع) نیز اشاره کرده است و ایشان را «آن امامی کو طریق دید حق / جمله اهلالله را داده سبق» توصیف میکند.
به طور کلی، مظهرالعجایب از جمله آثار عطار است که گرایش قوی او به عشق و ارادت به اهل بیت (ع) را نشان میدهد و از این نظر، با دیگر آثار او که بیشتر به بزرگان عرفان پرداختهاند، تفاوتهایی دارد.
ذکر اولاد مرتضی (ع):
در کتاب مظهرالعجایب عطار نیشابوری، بخشی با عنوان «در نعت اولاد مرتضی علیهم السلام که قرّةالعین رسولند» وجود دارد که به طور کامل به ستایش و مدح ائمه شیعه (ع) اختصاص یافته است. عطار در این بخش، به جایگاه والای این بزرگواران پرداخته و آنان را با القاب و اوصافی معنوی میستاید.
مفاهیم کلیدی در این بخش
مظهر انوار الهی: عطار ائمه (ع) را جلوه و مظهر نور خداوند میداند و معتقد است که تمامی نورها و هدایتهای عالم از ایشان سرچشمه میگیرد.
عالمی ز آن نورها شیدا شده سالکان کار حقّ ایشان بدند مظهر انوار حقّ ایشان بدند پیشوای خلقشان میدان یقین آنکه ایشانند شمع راه دین
قرّةالعین رسول (نور چشم پیامبر): عطار ائمه (ع) را نور چشم و ادامه دهنده راه پیامبر اکرم (ص) میداند و این تعبیر، عمق ارادت او به اهل بیت را نشان میدهد.
قرّةالعین رسول و شاه من ای ز تو روشن جهان نور و علم هم ولایت داری و هم کان حلم صد هزاران اولیاء رو برزمین
منبع علم و حکمت: عطار به علم بیکران ائمه اشاره میکند و آنان را «اوست عالم بر علوم اولین» و «اوست بینا بر همه اسرار دین» میخواند.
ارتباط نبوت و ولایت: عطار در این بخش و دیگر بخشهای مظهرالعجایب، به ارتباط ناگسستنی نبوت و ولایت میپردازد و ولایت ائمه را ادامه نبوت پیامبر میداند.
ای تو راه و رهبر و ره بین شده خویشتن را پیشوای دین شده راه تو راه محمد بیشکی از علی نور تو آمد بیشکی
این بخش از کتاب، از جمله دلایل اصلی محققانی است که معتقدند عطار نیشابوری به تشیع گرایش داشته و یا دستکم ارادتی عمیق به اهل بیت پیامبر (ص) داشته است.
نعت امام باقر در تذکره الاولیا
در کتاب تذکرة الاولیاء، عطار نیشابوری در بخش پایانی کتاب خود، امام محمد باقر (ع) را مورد ستایش قرار داده است. ذکر این امام بزرگوار در پایان کتاب، نشاندهنده احترام و جایگاه ویژه ایشان در نگاه عطار است.
نص اصلی از تذکرة الاولیاء
عطار در توصیف امام باقر (ع) چنین میگوید:
ذکر امام محمد باقر، قدس الله روحه العزیز
آن حجت اهل معاملت، آن برهان ارباب مشاهدت، آن شکافنده علوم و حقایق، آن نور دیده حضرت صادق؛ ابوجعفر محمد باقر - رضی الله عنه -، از جمله بزرگان ائمه بود و از علمای اهلبیت، و از عجایب زمانه بود. به جهت تبرّک ختم کتاب را ذکر او کردیم.
تحلیل و توضیح توصیفات عطار
عطار در این چند جمله کوتاه، القاب و مفاهیم عمیقی را برای ستایش امام باقر (ع) به کار برده که هر کدام دارای بار معنایی عرفانی و فقهی هستند:
حجت اهل معاملت: «معاملت» در اصطلاح عرفان به معنای رابطه میان بنده و خدا در اعمال و عبادات است. عطار امام باقر (ع) را «حجت» (دلیل و راهنما) کسانی میداند که در پی انجام صحیح اعمال دینی و رسیدن به قرب الهی از طریق شریعت هستند. این لقب به جایگاه فقهی و علمی ایشان اشاره دارد.
برهان ارباب مشاهدت: «مشاهدت» در عرفان به معنای شهود و مشاهده حقایق الهی است که بالاتر از علم و عمل قرار میگیرد. عطار امام باقر (ع) را «برهان» (دلیل قاطع و روشن) کسانی میداند که به مقام شهود رسیدهاند. این لقب بر جایگاه عرفانی و معرفتی ایشان تأکید دارد.
شکافنده علوم و حقایق: این عبارت به لقب مشهور «باقرالعلوم» اشاره دارد. عطار با این توصیف، نه تنها علم گسترده امام (ع) را در شریعت، بلکه توانایی ایشان در شکافتن و آشکار کردن حقایق عرفانی را نیز مورد ستایش قرار میدهد.
نور دیده حضرت صادق: این عبارت، رابطه معنوی عمیق میان امام باقر (ع) و فرزند بزرگوارشان، امام جعفر صادق (ع)، را نشان میدهد که خود از بزرگان عرفان به شمار میرود.
در مجموع، عطار با این توصیفات، امام باقر (ع) را نه تنها یک عالم بزرگ، بلکه یک عارف کامل و یک راهنمای جامع برای سالکان شریعت و طریقت معرفی میکند و ختم کتاب خود را با ذکر ایشان، تبرّک میجوید.
نعت امام صادق
در کتاب تذکرة الاولیاء، عطار نیشابوری، کتاب خود را با ستایش از امام جعفر صادق (ع) آغاز کرده است. این انتخاب نشاندهنده جایگاه رفیع امام (ع) در نگاه عطار است، تا جایی که او را پیشوای عرفان و اهل معرفت میداند.
نص اصلی از تذکرة الاولیاء
عطار در توصیف امام صادق (ع) چنین میگوید:
ذکر امام جعفر صادق رحمة الله علیه
آن قطب، آن خورشید عالم، آن نور دل و جان، آن بحر علوم و معارف، آن شکافندهٔ اسرار و حقایق، امام جعفر صادق - رحمة الله علیه -، از بزرگترین و فاضلترین ائمه بود و از علمای اهل بیت. همهٔ بزرگان و اولیا بر بزرگی او اتفاق داشتند و از علم و ادب او فیض میگرفتند. او شیخ جنید و بایزید و سایر مشایخ بود و در طریقت، قدمی راسخ و مقامی بلند داشت.
تحلیل و توضیح توصیفات عطار
عطار در این توصیف کوتاه، با به کار بردن القاب و مفاهیم کلیدی، جایگاه امام (ع) را در دو حوزه علمی و عرفانی نشان میدهد:
قطب و خورشید عالم: در اصطلاح عرفان، قطب به کاملترین انسان در هر دوره گفته میشود که محور عالم هستی است. عطار امام صادق (ع) را در جایگاه قطب عالم مینشاند که منبع نور و هدایت برای تمامی سالکان است.
بحر علوم و معارف: این لقب به علم بیکران امام (ع) اشاره دارد. عطار ایشان را **«دریا»**یی از علوم ظاهری و باطنی میداند که تمامی عرفا و علما از آن بهرهمند شدهاند.
شکافنده اسرار و حقایق: این لقب مکمل لقب «باقر» برای پدر ایشان است و به توانایی امام (ع) در کشف و بیان اسرار الهی و حقایق عرفانی اشاره دارد.
شیخ مشایخ: عطار به صراحت میگوید که امام صادق (ع)، استاد و مراد بزرگانی چون بایزید بسطامی و جنید بغدادی بودهاند. این نکته، جایگاه ایشان را به عنوان پدر معنوی بسیاری از سلسلههای عرفانی تثبیت میکند و دلیل اصلی قرار دادن ایشان در ابتدای کتاب است.
عطار در نهایت، امام صادق (ع) را نور چشم پیامبر و علی و وارث علوم الهی میداند و با آغاز کتاب خود با نام ایشان، ارادت عمیق خود را به اهل بیت (ع) نشان میدهد.