در شعر فارسی، مفهوم نبوت و نقش پیامبر (ص) در ارتباط با کعبه، یک سیر تکاملی از نگاهی سنتی و تاریخی به سوی یک نگاه انقلابی و اجتماعی را نشان میدهد. هر یک از شاعران، از دریچهٔ عصر و جهانبینی خود، به این موضوع نگریستهاند.
قاآنی: نبوت در قالب رسالت تاریخی و مدیحه
در شعر قاآنی، نبوت و نقش پیامبر (ص) در ارتباط با کعبه، یک رسالت تاریخی و باشکوه است. قاآنی، پیامبر را به عنوان شخصیتی میبیند که کعبه را از بتها پاک کرده و آن را به جایگاه اصلی خود بازگردانده است. در این نگاه، نبوت یک مأموریت موفق است که در تاریخ ثبت شده و کعبه نمادی از ثمرهٔ این مأموریت الهی است. شعر قاآنی در این زمینه بیشتر وصفی و مدیحهسرایانه است.
سلمان ساوجی: نبوت در قالب هدایت و عشق معنوی
سلمان ساوجی، با نگاهی عارفانه، نبوت را یک هدایت معنوی میبیند. پیامبر (ص) در شعر او، راهنمایی است که راه رسیدن به کعبه (معشوق) را نشان میدهد. در اینجا، کعبه نه فقط یک بنای تاریخی، بلکه نمادی از مقصد نهایی سلوک است و پیامبر، هدایتکنندهٔ عاشقان در این راه است. نقش نبوت در اینجا، رهبری معنوی و برانگیختن شور عشق در دل مؤمنان است.
عرفی شیرازی: نبوت در قالب کمال عقلانی و حقیقت باطنی
عرفی با رویکرد فلسفی خود، نبوت را در قالب کمال عقلانی و ادراک باطنی تفسیر میکند. پیامبر (ص) در نگاه او، نمونهٔ کامل انسانی است که به حقیقت مطلق دست یافته و ورای مرزهای ظاهری قرار گرفته است. کعبه، نمادی از حقیقتی است که توسط پیامبر (ص) به کمال رسیده و از محدودیتهای مادی رها شده است. در این نگاه، نبوت یک حقیقت باطنی است که به انسانها نشان میدهد چگونه از قالبها فراتر روند.
اقبال لاهوری: نبوت در قالب معماری و انقلاب اجتماعی
اقبال، نگاهی انقلابی به نبوت دارد. پیامبر (ص) در شعر او، تنها یک رسول معنوی نیست، بلکه یک معمار بزرگ تمدن و رهبر اجتماعی است. کعبه، تجلی مأموریت نبوی برای ایجاد یک جامعهٔ توحیدی است.
نبوت به مثابهٔ معماری: اقبال، پیامبر (ص) را معماری میبیند که کعبه را نه فقط یک مکان مقدس، بلکه محور یک نظام اجتماعی و سیاسی قرار داد.
نبوت به مثابهٔ انقلاب: رسالت پیامبر (ص)، انقلابی بود که کعبه را به مرکزی برای اقدام، قیام و وحدت تبدیل کرد. در نگاه اقبال، کعبه و نبوت، دو روی یک حقیقت هستند که مسلمانان باید با بازگشت به آن، دوباره به قدرت و عزت خود برسند.
نتیجهگیری
در مجموع، مفهوم نبوت از یک رسالت تاریخی (قاآنی)، به هدایت معنوی (سلمان)، سپس به کمال فلسفی (عرفی)، و در نهایت به یک الگوی انقلابی و تمدنی (اقبال) تبدیل میشود. اقبال تنها شاعری است که کعبه را نماد مأموریت نبوی برای بازسازی و قیام میبیند.