در اشعار رهی معیری، مفهوم توحید (یکتاپرستی) با نماد کعبه پیوندی عمیق و فلسفی دارد. رهی مانند بسیاری از شاعران عارف، توحید را از یک اصل دینی صرف فراتر میبرد و آن را به وحدت درونی و هدفمند بودن پیوند میدهد.
کعبه: قبلهٔ توحید درونی
رهی معیری کعبه را نه به عنوان یک مکان فیزیکی، بلکه به عنوان نمادی از قبلهٔ توحیدی درونی معرفی میکند. او معتقد است که برای رسیدن به وحدت و یگانگی با حقیقت، انسان نباید به منابع بیرونی متکی باشد.
در منظومه «گنجینهٔ دل»، رهی به این موضوع اشاره میکند:
مایهٔ امید مدان غیر را / کعبهٔ حاجات مخوان دیر را
این بیت، تجلی یکتاپرستی در بعد فلسفی است. توحید در اینجا به معنای یکتایی و یگانگی در مقصد است؛ یعنی انسان باید تنها به یک منبع (خویشتن آگاه) امیدوار باشد و از پراکندهنگری و اتکا به منابع متعدد (دیر) بپرهیزد. کعبه در این شعر، نمادی از تمرکز بر یک هدف واحد است که همان حقیقت درونی است.
توحید: وحدت در هنر و ارزشها
رهی معیری همچنین توحید را به وحدت در ارزشها پیوند میزند. در غزل «خشکسال ادب»، او از «کعبهٔ دل خلق» سخن میگوید و آن را جایگاهی میداند که باید فقط رو به هنر و اهل هنر باشد. در این نگاه، توحید به معنای یکسان دیدن و وحدت بخشیدن به زیبایی و حقیقت است. هنگامی که بیهنران این کعبه را از حرمت میاندازند، این وحدت شکسته میشود و جامعه به سوی شرک (توجه به بیارزشها) میرود.
به این ترتیب، رهی معیری توحید و کعبه را از مفاهیم مذهبی فراتر میبرد و آنها را به ابزارهایی برای بیان وحدت درونی، هدفمندی و تمرکز بر ارزشهای حقیقی تبدیل میکند.