کلمات مرکب با «کعبه» در اشعار رهی معیری
رهی معیری از «کعبه» برای ساخت کلمات مرکب استفاده کرده تا مفاهیم عمیق و چندوجهی خود را بیان کند. این کلمات مرکب، نمادی از دغدغههای هنری، فلسفی و عاطفی او هستند.
۱. کعبهٔ دل
در غزل «خشکسال ادب»، رهی از «کعبهٔ دل» سخن میگوید. این ترکیب، نمادی از قلب و جایگاه هنر است. کعبه، که معمولاً مکانی مقدس برای طواف است، در اینجا به قلب انسان تشبیه شده که باید محل ارج نهادن به هنر و هنرمند باشد. رهی با این ترکیب، از بیحرمتی به هنر در زمانهٔ خود گلایه میکند.
۲. کعبهٔ حاجات
در منظومه «گنجینهٔ دل»، رهی از «کعبهٔ حاجات» استفاده میکند. این ترکیب، نمادی از آرزوها و مقصود نهایی است. رهی با بیان اینکه انسان نباید برای برآورده شدن حاجاتش به جایی جز درون خود رجوع کند، این کعبه را به خودشناسی و اتکا به خویشتن پیوند میزند.
۳. کعبهٔ شوق
در منظومه «خلقت زن»، رهی از «کعبهٔ شوق» سخن میگوید. این ترکیب، نمادی از عشق و دلبستگی است. رهی از این کلمه مرکب برای نشان دادن تضادهای درونی انسان استفاده میکند و میگوید که حتی در مقدسترین احساسات (شوق)، نیز ممکن است بیوفایی وجود داشته باشد.
این کلمات مرکب نشان میدهند که رهی معیری چگونه با رویکردی نو به یک نماد کهن، مفاهیم جدیدی را در شعر خود خلق کرده است.