کعبه در آثار رهی معیری: نمادی از تحولات زمانه
در اشعار رهی معیری، «کعبه تنها» یک مکان مقدس مذهبی نیست، بلکه نمادی چندوجهی است که تحولات و شرایط زمانه را بازتاب میدهد. او با استفاده از این نماد، نگاهی نقادانه به جامعه و هنر زمان خود میاندازد.
کعبه دل و بیحرمتی هنر
در غزل «خشکسال ادب»، ری معیری به وضعیت هنرمندان در دوران خود اشاره میکند. او با بیان اینکه «بیهنرانند کعبه دل خلق»، به این موضوع میپردازند که در زمانه او، ارزشها تغییر کرده و بیهنران جایگاه هنرمندان را گرفتهاند. در این بیت، کعبه به عنوان نماد حرمت و جایگاه رفیع به کار رفته و نشان می دهد که این حرمت از اهل هنر سلب شده است. او این بیحرمتی را به دلیل «خشکسال ادب» میداند که نشان از فرهنگ و هنر جامعه دارد.
کعبه حاجات و امیدهای واهی
در منظومه «گنجینه دل»، ری معیری به انسان هشدار میدهد که امید خود را به غیر از خود نبندد. او میگوید: «مایهٔ امید مدان غیر را / کعبهٔ حاجات مخوان دیر را». این عبارت نشان میدهد که او به نوعی از اتکا به منابع بیرونی برای دریافت درخواستها انتقاد میکند. کعبه حاجات در اینجا نمادی از آرامش و رسیدن به آرزوهاست که شاعر معتقد است باید در درون خود جستوجو شود، نه در مکانها یا افراد بیرونی. این نگاه به فردیت و خودشناسی، از تحولات فکری زمانه رهی معیری و انزوای او نیز نشأت میگیرد.
کعبه شوق و تضادهای درونی
در منظومه «خلقت زن»، رهی معیری از کعبه شوق سخن میگوید و آن را با «دیر» در تضاد قرار میدهد: «درون کعبهٔ شوق دیر دارد». این بیت، تضاد درونی و بیثباتی را در وجود انسان نشان میدهد؛ جایی که شوق و میل درونی، با بیوفایی و میل به سوی دیگری درگیر است. کعبه در اینجا نمادی از عشق و دلبستگی پایدار است، اما شاعر نشان می دهد که این دلبستگی درونی، به تأثیرات بیرونی، میتواند به سمت انحراف و بیثباتی برود باشد. این نگاه پیچیده به عشق و وفاداری، از درک رهی معیری از روان انسان و روابط اجتماعی در زمانهاش حکایت دارد.