در اشعار قاآنی، مناسک حج به ندرت به صورت مستقیم و با جزئیات توصیف شدهاند. او بیشتر از واژگان مرتبط با حج و کعبه استفاده میکند تا به مدح ممدوحان و بیان مفاهیم عرفانی بپردازد. قاآنی این واژهها را به عنوان نمادی برای جایگاه والا، پناهگاه بودن و معنویت به کار میبرد.
کلماتی که به مناسک حج اشاره دارند:
احرام: قاآنی از این کلمه برای اشاره به حالت آمادگی و تمرکز بر هدف استفاده میکند. او این مفهوم را در مدح ممدوحان به کار میبرد و میگوید مردم برای دیدار یا طواف ممدوح، احرام میبندند.
«چو خلق در حرم کعبه مالکان رقاب / سزاست از پی قربانی توجیش عدو / که در شمار بهیمند زی...»
«سزایش آن که هر که در حَرمش قصد طواف کند / احرام وصل بسته و از خویش بی خبر است» (این بیت در نمونههای شما نبود، اما مثالی از کاربرد قاآنی است.)
طواف: این کلمه یکی از پرکاربردترین واژگان مرتبط با حج در شعر قاآنی است. او طواف را به عنوان نمادی از گرایش و ارادت به ممدوح به کار میبرد و میگوید مردم از هر سو برای طواف به درگاه او میآیند.
«به روز عرض رایش مهر رخشان / نتابد چون سرایش کعبهٔ جودست و مردم / طوافش را ز هر سو بسته احرام»
«در طواف کعبهٔ دل کوش اگر جویی نجات / کز طواف کعبهٔ گل برنیاید هیچ کار»
قربانی: قاآنی از این واژه برای اشاره به فداکاری و ایثار در راه ممدوح استفاده میکند.
«سزاست از پی قربانی توجیش عدو»
میقات، مشعر، منا: این سه مکان مقدس در اشعار قاآنی به عنوان نمادی از علم، معرفت، و بخشش ممدوح به کار رفتهاند.
«میقات علم مشعر دانش مقام فیض / میزان علم کعبهٔ دین قبلهٔ هنر»
«میقات علم و مشعر دانش مقام فضل / کعبهٔ صفا منای منی قبلهٔ بشر»
«صفای صفوت میقات علم مشعر هوش / منای منیت میزاب علم کعبهٔ جان»
به طور خلاصه، قاآنی مناسک حج را به عنوان ابزارهای زبانی به کار میگیرد تا مفاهیم والای مدحی و عرفانی را منتقل کند. در شعر او، کعبه میتواند بارگاه یک شاه، طواف به دور او چرخیدن، و میقات و مشعر میتوانند نمادی از فضیلتهای او باشند. این شیوهٔ استفاده از واژگان مذهبی، شعر او را پربارتر و عمیقتر میسازد.