همسانی یا تساوی در اشعار عرفی شیرازی، بهویژه در ابیاتی که به کعبه اشاره دارد، یکی از مفاهیم کلیدی و محوری است. عرفی با ایجاد رابطه همسانی بین نمادهای مختلف، سعی در بیان دیدگاههای عمیق عرفانی و فلسفی خود دارد. این همسانی اغلب به شکل زیر در آثار او دیده میشود:
۱. همسانی در ارزش مکانهای عبادت
عرفی با برابر دانستن کعبه و مکانهای دیگر عبادی، مرزهای ظاهری ادیان را از بین میبرد. او معتقد است که حقیقت الهی در همه جا حاضر است و مکانهای مختلف صرفاً مسیرهایی به سوی یک مقصد واحد هستند.
کعبه و دیر (یا بتخانه و سومنات): این پرتکرارترین نوع همسانی است. عرفی نشان میدهد که در نگاه یک عارف، ارزش دیر و کعبه برابر است، زیرا هدف در هر دو رسیدن به خداوند است.
"مگو که کعبه ز بتخانه خوشتر است / هر جا که هست جلوهٔ جانانه خوشتر است"
"خواهی به کعبه رو کن و خواهی به سومنات / دل بد مکن که شش جهت از بهر طاعت است"
۲. همسانی در نقش و جایگاه پیروان
عرفی نه تنها مکانها، بلکه پیروان ادیان مختلف را نیز برابر میداند. او خود را نه فقط خادم کعبه، بلکه پیر کنشت نیز میداند، که نشان از تسامح فکری و فراگیر بودن نگاه او دارد.
خادم کعبه و پیر کنشت: این همسانی نشان میدهد که عارف واقعی خود را محدود به یک دین یا مکان خاص نمیداند، بلکه حقیقت را در همه جا جستجو میکند.
"هم خادم کعبهایم و هم پیر کنشت / همدوش مصیبتیم و همزاد نشاط"
۳. همسانی در ماهیت مسیرهای سلوک
عرفی معتقد است که مسیرهای ظاهری (شریعت) و باطنی (عشق و مستی) هر دو میتوانند به یک مقصد نهایی منتهی شوند، به شرطی که نیت سالک خالص باشد.
مستی میکده و عبادت کعبه: او ارزش مستی عاشقانه را با عبادت خشک و بیروح برابر نمیداند، بلکه آن را برتر میشمارد. با این حال، استفاده از این دو مفهوم در کنار هم نوعی همسانی در جهتگیری نهایی را نشان میدهد.
"از میکده بردیم دو صد شیشه به کعبه / یک شیشه دلی بر سر راهی نشکستیم"
۴. همسانی در نتایج سیر و سلوک
گاهی همسانی در اشعار عرفی به معنای یکسان بودن نتیجه نهایی است، چه از راه شریعت باشد و چه از راه عشق.
دوزخ و بهشت: عارف واقعی آنقدر از بند دوگانگی رها شده که حتی بهشت و دوزخ را نیز همسان میبیند. او نه به امید بهشت و نه از ترس دوزخ عبادت میکند.
"همخوابهٔ دوزخیم و هم شیر بهشت"
نتیجهگیری
رابطه همسانی در اشعار کعبه عرفی، یک ابزار ادبی صرف نیست، بلکه بازتابدهندهٔ فلسفه وحدت وجود و تسامح دینی اوست. عرفی با برابر دانستن مکانها، پیروان و مسیرها، به مخاطب خود یادآوری میکند که حقیقت فراتر از ظواهر است و تنها راه رسیدن به آن، درک عشق و حقیقت باطنی است.