ولایت و کعبه در شعر آرتیمانی دو مفهوم کلیدی هستند که اغلب در تضاد با هم یا در ارتباطی پیچیده به کار رفتهاند، اما ولایت به معنای عام آن (بهویژه ولایت عرفانی) در آثار آرتیمانی جایگاه ویژهای دارد.
ولایت در نگاه آرتیمانی
آرتیمانی، مانند بسیاری از عارفان، به مفهوم ولایت عرفانی معتقد بود. این ولایت فراتر از یک مقام سیاسی یا اجتماعی است و به معنای نزدیکی به حق و تسلط بر نفس است. برای او، ولیِ حقیقی کسی است که به مرتبه فنا رسیده و از قید منیت رها شده است. در اشعار او، ولایت نه یک ادعا، بلکه نتیجه سلوک و رسیدن به حق است. «چون روح قدس در طلب زندهٔ شوقم / در...» این بیت نشان میدهد که او در جستجوی "زندهٔ شوق" است، که میتواند نمادی از یک ولی کامل باشد؛ کسی که روحش به مرتبه قدسی رسیده و به حقیقت دست یافته است. این نگاه به ولایت، با مفهوم رسمی و فقهی آن که غالباً در متون دیگر دیده میشود، متفاوت است.
کعبه در شعر آرتیمانی
کعبه در شعر آرتیمانی، نمادی از عبادت ظاهری و شریعت است. او کعبه را نه به عنوان یک مکان مقدس، بلکه به عنوان نمادی از یک مقصود درونی و باطنی معرفی میکند. «صوفی بیا که کعبهٔ مقصود در دلست / حاجی به هرزه راه بیابان گرفته است» در این بیت، آرتیمانی به صراحت بیان میکند که کعبه حقیقی در دل انسان است و سفر به سمت کعبه ظاهری (بیابان) ممکن است بیهوده و بیثمر باشد، مگر اینکه با سفر درونی همراه شود. «درون کعبهام بتخانهای هست» این بیت نشاندهنده این است که حتی در ظاهر عبادتگاه (کعبه)، ممکن است بتهای نفسانی و تعلقات دنیوی وجود داشته باشد. این تعبیر، عمق نگاه عرفانی او را نشان میدهد که پاکسازی درون را از هر عمل ظاهری مهمتر میداند.
ارتباط ولایت و کعبه
در اشعار آرتیمانی، ولایت و کعبه در یک ارتباط مکمل و گاه متضاد قرار میگیرند:
ولایت به عنوان مقصد نهایی: ولایت، به معنای رسیدن به مرتبه کمال و اتصال به حق، هدف اصلی سالک است. کعبه، ابزاری است که میتواند (در صورت همراهی باطن) به این مقصد برسد، اما اگر صرفاً یک عمل ظاهری باشد، از هدف اصلی (ولایت) دور میماند.
تقابل باطن و ظاهر: آرتیمانی با قرار دادن کعبه (ظاهر) در برابر دل، خرابات و دیر (باطن)، بر این نکته تأکید میکند که ولایت حقیقی با رهایی از قیود ظاهری و رسیدن به باطن میسر میشود. در نگاه او، یک ولی کسی است که نه تنها ظاهر دین را حفظ میکند، بلکه به حقیقت آن نیز دست یافته و از تعلقات دنیوی رها شده است.
به طور خلاصه، آرتیمانی با استفاده از این دو مفهوم، به مخاطب خود میآموزد که هدف سلوک رسیدن به ولایت حقیقی (کمال درونی) است و کعبه تنها زمانی ارزشمند است که قبله دل قرار گیرد، نه قبله تن.