کعبهٔ اقبال
«کعبهٔ اقبال» یک ترکیب اضافی و یک استعاره در ادبیات فارسی است که در آثار نویسندگانی مانند نصرالله منشی به کار رفته است. در این عبارت، کلمه «کعبه» به معنای واقعی خود (مکان مقدس در مکه) نیست، بلکه نمادی از آرمان، مقصد نهایی، و هدف بزرگ است.
معنا و تحلیل
«اقبال» به معنای رویآوردن، بخت و سعادت است. بنابراین، «کعبهٔ اقبال» یعنی مقصد و مرکزی که اقبال و بخت به آن روی میآورد، یا به عبارت دیگر، آرمان و نهایت سعادتی که کسی به دنبال آن است.
نصرالله منشی در کتاب کلیله و دمنه، برای بیان اهمیت و احترام درگاه پادشاه، از این استعاره استفاده کرده است. در عبارت "همه عمر کعبه اقبال من درگاه او بوده است"، او میخواهد بگوید که درگاه پادشاه، مانند کعبه، مرکز توجه و آرزوی همیشگی او بوده است.
اهمیت کاربرد این استعاره
قداستبخشی: استفاده از کلمه «کعبه» به مفهوم «اقبال»، به آن قداست و اهمیت مذهبی میبخشد. این مقصود و آرمان آنقدر مهم است که نویسنده آن را به مقدسترین مکان تشبیه میکند.
بیان عاطفی: این ترکیب، به جای یک عبارت ساده، احساسات عمیق و احترام نویسنده را به شکلی شاعرانه و تأثیرگذار بیان میکند.
آشنایی و تأثیرگذاری: با توجه به جایگاه کعبه در فرهنگ اسلامی، این استعاره به سرعت برای خواننده قابل درک است و تأثیر عمیقی بر او میگذارد.