بررسی واژهٔ «کعبه» در ابیات اخیر نشان میدهد که شاعران معاصر و نزدیک به دوران ما، همچون شاعرانی که پیشتر بررسی کردیم (مانند ملکالشعرای بهار و شاطرعباس صبوحی)، از این واژه برای بیان مفاهیم متنوعی فراتر از معنای صرفاً دینی استفاده کردهاند.
کعبه در ابیات اخیر
نماد مقصد و هدف: کعبه به عنوان مقصدی نهایی و نمادی از هدف اصلی زندگی، در برخی از اشعار مدرن به کار رفته است. این مقصد میتواند معنوی، عرفانی یا حتی دنیوی باشد. شاعران در این ابیات، رفتن به سوی کعبه را معادل تلاش برای رسیدن به آرمانها و اهداف والا میدانند.
نماد محبوب و معشوق: در شعر عاشقانهٔ معاصر، همچون غزلهای کهن، کعبه به عنوان نمادی از محبوب و معشوق استفاده میشود. در این نگاه، دل عاشق، حرم و کعبهٔ معشوق است و طواف بر گرد معشوق، مانند طواف کعبه است.
نماد وحدت و یکپارچگی: در برخی از اشعار، کعبه به عنوان نمادی برای وحدت و همدلی مسلمانان یا حتی همهٔ انسانها به کار رفته است. در این دیدگاه، همهٔ انسانها با هر دین و عقیدهای، به یک قبلهٔ واحد رو دارند و این قبله میتواند همان حقیقت مطلق باشد.
نماد دل و درون: در شعر عرفانی معاصر، همچون آثار سنایی و عطار، کعبه نماد دل است. این دیدگاه تأکید میکند که حقیقت و خدا در درون انسان قرار دارد و طواف ظاهری بدون پاکسازی دل بیفایده است. این مفهوم بیان میکند که کعبهٔ واقعی، دل پاک و بیریا است.
کعبه به عنوان مکان تاریخی: در شعر اجتماعی و سیاسی معاصر، کعبه گاهی اوقات برای اشاره به وقایع تاریخی و یا بیان رخدادهای مرتبط با جهان اسلام به کار میرود. این کاربرد بیشتر به جنبهٔ فیزیکی و تاریخی کعبه توجه دارد و ممکن است با لحن انتقادی یا حماسی همراه باشد.