صائب تبریزی در اشعار خود، به طواف کعبه نه تنها به عنوان یک عمل عبادی، بلکه به عنوان نمادی برای بیان مفاهیم عمیقتر عرفانی و اجتماعی نگاه میکند. در دیدگاه او، طواف حقیقی، نه با پای ظاهری، بلکه با پاکی دل و بیقراری عاشقانه انجام میشود.
این نگاه عمیق به طواف کعبه را میتوان در چند محور اصلی دستهبندی کرد:
۱. طواف، نماد بیقراری عاشقانه
صائب، طواف کعبه را به بیقراری عاشقانهای تشبیه میکند که هدف آن، رسیدن به معشوق حقیقی است. در این نگاه، طوافکننده مانند پروانهای است که گرد شمع حقیقت میگردد.
غزل شماره ۵۵۰۹:
به گرد کعبه و بتخانه بیتابانه میگردم ندارد گر چه منزل خانهپردازی که من دارم
در این بیت، طواف به یک حرکت "بیتابانه" تبدیل شده که نشان از نهایت شور و اشتیاق دارد. شاعر این طواف را نه تنها به دور کعبه، بلکه به دور بتخانه نیز انجام میدهد تا نشان دهد که عشق حقیقی، مرزهای ظاهری را در هم میشکند.
۲. طواف، نماد رهایی از تعلقات
در نگاه صائب، طواف حقیقی با رها کردن تعلقات دنیوی و سیر درونی به سوی کعبه دل حاصل میشود. طواف با پای ظاهری، بدون این رهایی بیارزش است.
غزل شماره ۵۴۸۰:
آه اگر افتد به روی کعبه دل چشم ما ما که دل از کف ز طواف کعبه گل میدهیم
شاعر در اینجا میان "طواف کعبه گل" (طواف ظاهری) و "کعبه دل" تفاوت قائل میشود. او میگوید ما درگیر طواف ظاهری هستیم، در حالی که آرزو داریم چشممان به کعبه حقیقی (دل) بیفتد. این بیت نشان میدهد که طواف حقیقی، رسیدن به دل و پاکی آن است.
۳. طواف، نماد پویش و جستجو
صائب، طواف را به یک حرکت بیوقفه در مسیر جستجوی حقیقت تبدیل میکند. طوافکننده، مانند کسی است که در بیابان به دنبال مقصد خود میگردد.
غزل شماره ۵۲۶۳:
چند گرد کعبه بگردم به بوی دل تا کی به سینه زنم ز آرزوی دل
در این بیت، شاعر از طواف به عنوان یک جستجوی پایانناپذیر یاد میکند. او میپرسد تا چه زمانی باید به دور کعبه ظاهری بگردم، در حالی که مقصد واقعی، "دل" است. این نگاه، طواف را به نمادی از پویش و طلب برای یافتن حقیقت تبدیل میکند.
۴. طواف، نماد دوری از ریا
صائب در ابیاتی، به حجاج ریاکار کنایه میزند که به جای طواف با نیت خالص، تنها به اعمال ظاهری دلبستهاند.
غزل شماره ۶۰۸۵:
رو میاور در طواف کعبه با آلودگی گرد عصیان را غبار خاطر زمزم مکن
در این بیت، شاعر با لحنی کنایی به حجاج هشدار میدهد که با آلودگیهای درونی (گرد عصیان) به طواف کعبه نیایند، زیرا این کار باعث آلودگی روح و حتی چشمه زمزم میشود. این شعر بر این نکته تأکید دارد که خلوص نیت، شرط اصلی طواف حقیقی است.