صائب تبریزی در اشعار خود، به جای استفاده از اصطلاح ساده "کعبه"، بارها از ترکیب "کعبه مقصود" استفاده میکند. این انتخاب کلامی اتفاقی نیست و یک نگاه عمیق عرفانی را نشان میدهد. او با این کار، قصد دارد بین کعبه ظاهری و کعبه حقیقی تمایز ایجاد کند.
دلیل اصلی استفاده از این اصطلاح، این است که صائب میخواهد به مخاطب بفهماند که هدف نهایی از سیر و سلوک، رسیدن به حقیقت مطلق و ذات الهی است، نه صرفاً یک بنای سنگی.
۱. کعبه، نماد و مقصد نهایی
در ادبیات عرفانی، "مقصود" به معنی هدف نهایی، معشوق و حقیقت است. کعبه مقصود، یعنی کعبهای که مقصد و هدف اصلی سالک است. این مقصد، نه یک مکان، بلکه نقطه اوج وصال و فنای فیالله است.
غزل شماره ۵۲۵۰:
کسی به کعبه مقصود ازین بیابان رفت که برنداشت دو چشم خود از ستاره دل
در این بیت، "کعبه مقصود" همان مقصد حقیقی است. شاعر میگوید تنها کسی به آن میرسد که در تمام مسیر، نگاهش به "ستاره دل" باشد. این اصطلاح، تأکیدی بر این نکته است که رسیدن به حقیقت، نیازمند هدایت از سوی باطن است، نه تنها پیروی از مسیرهای ظاهری.
۲. تمایز میان ظاهر و باطن
اصطلاح "کعبه مقصود" به صائب اجازه میدهد تا نگاه نقادانه خود را به حجاج و زائرانِ ظاهرگرا بیان کند. او میخواهد بگوید: "شما به سوی کعبه میروید، اما آیا مقصدتان همان حقیقت است یا تنها میخواهید یک سفر ظاهری را تجربه کنید؟"
غزل شماره ۶۶۴۹:
چون توانی کعبه مقصود را دریافتن؟ کز گرانخوابی گره در ره چو منزل گشته ای
صائب به کسانی که در مسیر خود به خواب غفلت فرو رفتهاند، کنایه میزند. این اصطلاح نشان میدهد که رسیدن به کعبه، یک حرکت آگاهانه و با تمام وجود است و مقصد آن، آگاهی از حقیقت است، نه توقف در مکان.
۳. تأکید بر سفر درونی
صائب معتقد است که کعبه حقیقی در دل انسان قرار دارد. با استفاده از "کعبه مقصود"، او به مخاطب یادآوری میکند که برای رسیدن به آن، باید به سفری درونی دست زد.
غزل شماره ۶۵۷۰:
بود وصل کعبه مقصود در بی توشگی من به فکر زاد، موسم باختم بی فایده
در این بیت، "کعبه مقصود" با "بیتوشگی" پیوند خورده است. این یعنی برای رسیدن به آن، نیازی به توشههای مادی نیست، زیرا مقصد آن در درون است. شاعر با این ترکیب، بر اهمیت رها شدن از تعلقات برای رسیدن به حقیقت تأکید میکند.
بنابراین، کعبه مقصود یک اصطلاح کلیدی در جهانبینی صائب است که نشان میدهد او در جستجوی حقیقت باطنی و بینیاز از هرگونه تعلق ظاهری بوده است. این اصطلاح، تلاشی است برای فراتر رفتن از معنای سنتی کعبه و رسیدن به والاترین هدف انسانی.