صائب تبریزی در اشعار خود، به کعبه نه تنها به عنوان یک مکان مقدس، بلکه به عنوان نمادی از صفات الهی و مفاهیم عرفانی مینگرد. او با استفاده از این بنای مقدس، به تجلی صفات متضاد و مکمل در جهان هستی اشاره میکند. در نگاه او، کعبه یک مکان تکبعدی نیست، بلکه آینهای است که صفات گوناگون در آن منعکس میشود.
۱. تجلی صفت قهر (جلال) و لطف (جمال)
صائب در برخی از ابیات، کعبه را نماد جمع صفات جلال و جمال میداند. او قهر الهی را نیز بخشی از زیبایی میبیند که در کعبه تجلی یافته است.
غزل شماره ۶۵۱۶:
کعبه سنگ به دل می زند خلیل از تو الف به سینه کشد بال جبرئیل از تو
در این بیت، "سنگ به دل زدن" کنایه از قهر و بیقراری است. شاعر با این تصویر، کعبه را مکانی میداند که هم تجلی لطف و جمال الهی است (چنانکه ابراهیم برای آن بیتاب است) و هم تجلی قهر و عظمت (چنانکه از آن بیتابی نشان میدهد). این دوگانگی، یکی از زیباییهای اصلی کعبه در نگاه صائب است.
۲. تجلی صفت غنی و فقر
در نگاه صائب، کعبه با وجود تمام عظمت و غنایش، همچنان در برابر خداوند فقیر و نیازمند است. این تقابل میان غنای ظاهری و فقر باطنی، یکی دیگر از صفات تجلییافته در کعبه است.
غزل شماره ۶۲۴۳:
به این شوقی که من در کعبه مقصود رو دارم دلی از سنگ می باید که گردد سنگ راه من
در اینجا، "دل از سنگ" به فقر و بیتوشگی در برابر عظمت کعبه اشاره دارد. سالک با تمام وجود به سوی کعبه مقصود میرود و میداند که برای این سفر، به دلی نیازمند است که مانند سنگ سخت و بینیاز از هرگونه تعلق باشد. این بیت، فقر عارفانه را در مقابل غنای حقیقت قرار میدهد.
غزل شماره ۵۳۵۴:
این زمان در کعبه چون سنگ نشانم بیخبر من که فیض کعبه از سنگ نشان می یافتم
این بیت نیز به فقر و بینیازی اشاره دارد. شاعر در گذشته آنقدر فقیرانه و با نیاز به دنبال حقیقت بود که حتی از یک سنگ نشان کوچک نیز فیض میگرفت، اما اکنون که در غنای کعبه قرار گرفته، به دلیل غرور، مانند سنگی بیخبر شده است. این تقابل فقر و غنا، یک درس عمیق عرفانی است.
۳. تجلی صفت ثبات و حرکت
کعبه در عین حال که یک بنای ثابت است، نماد حرکت و پویایی نیز هست. این دوگانگی، نشاندهنده تعادل میان ثبات و سیر و سلوک در مسیر حقیقت است.
غزل شماره ۶۹۳۶:
سال دراز کعبه نگرداند رخت خویش تو هر دو روز رخت چه تغییر می کنی؟
در این بیت، کعبه نماد ثبات و پایداری است. صائب از ثبات کعبه برای نقد بیثباتی و تلون مزاج انسانها استفاده میکند. این ویژگی کعبه، یک صفت الهی (ثبات) است که در آن متجلی شده است.
غزل شماره ۵۳۵۰:
از سویدای دل خود کعبه را دریافتم سایه ارباب دولت شمع راه ظلمت است
در این بیت، "سفر درونی" به سوی کعبه نماد حرکت و پویایی است. شاعر میگوید کعبه را نه در مکانی ثابت، بلکه در حرکت و سیر درونی خود یافته است. این تجلی حرکت، نشان میدهد که کعبه تنها یک مقصد ثابت نیست، بلکه یک مسیر دائمی است.