صائب تبریزی در این دسته از ابیات، از کعبه نه تنها به عنوان یک مکان عبادی، بلکه برای بیان مفاهیم و تصاویر متنوعی استفاده میکند. این نمادها، گستره فکری و تخیل شاعر را نشان میدهند.
غزل شماره ۵۴۳۶:
کعبه از باب السلام آغوش وا کرده است و ما دامن محمل به مژگان مغیلان بسته ایم
معنی: در این بیت، کعبه به موجودی زنده و مشتاق تشبیه شده که مانند یک میزبان، از دور آغوش خود را برای زائران باز کرده است. این بیت تصویری زیبا از شوق دیدار و استقبال کعبه از زائرانش ارائه میدهد. در مقابل، زائران چنان محو زیبایی معشوق (نمادین در محمل) هستند که مژگانشان را به خارهای بیابان (مغیلان) گره زدهاند و از حرکت به سوی کعبه بازماندهاند.
غزل شماره ۶۲۹۶:
روی اگر در حرم کعبه کند غمزه او صید با تیغ و کفن از حرم آید بیرون
معنی: این بیت قدرت ویرانگر غمزه و ناز معشوق را به تصویر میکشد. شاعر میگوید اگر معشوق در حرم کعبه نیز به ناز نگاه کند، صید خود را چنان بیقرار میکند که با وجود قداست مکان، با تیغ و کفن به بیرون میآید. این بیت نشان میدهد که عشق و غمزه معشوق از هر مرز و مکان مقدسی فراتر است.
غزل شماره ۶۱۶۳:
تار و پود جامه کعبه است یا گیسوست این؟ موج آب زندگی یا جوهر تیغ قضا
معنی: در این بیت، شاعر گیسوی معشوق را به تار و پود جامه کعبه تشبیه میکند و با این کار، گیسوی یار را در نهایت قداست و ارزش میبیند. این مقایسه نشان میدهد که در نگاه صائب، زیبایی معشوق نیز میتواند همسنگ با نمادهای مقدس باشد.
غزل شماره ۶۹۳۶:
سال دراز کعبه نگرداند رخت خویش تو هر دو روز رخت چه تغییر می کنی؟
معنی: در این بیت، شاعر از پایداری کعبه به عنوان نمادی برای استواری و ثبات استفاده میکند. او به مخاطب میگوید که کعبه در طول سالها جامه خود را تغییر نمیدهد، پس چرا تو هر روز در حال تغییر حالت و شخصیت خود هستی؟ این بیت کنایهای به بیثباتی و تلون مزاج انسان دارد.