در ابیات منتخب مسعود سعد سلمان، واژه «قافله» در ارتباط با کعبه، به صورت نمادین برای اشاره به افرادی به کار رفته که به دربار و درگاه پادشاه روی میآورند. این استفاده، یک رویکرد مدحی و ستایشی است که جایگاه حاکم را با کعبه مقایسه میکند.
قافله به جای حاجیان
مسعود سعد سلمان، قافلهٔ حاجیان را به قافلهٔ مردمی تشبیه میکند که برای زیارت و برآورده شدن حاجتهای خود، به درگاه حاکم سفر میکنند. در این تشبیه، درگاه پادشاه نقش کعبه و مردم نقش حجاج را دارند.
تشبیه دربار به کعبه: شاعر با استفاده از واژه "قافله"، سفر به دربار را به سفری زیارتی تشبیه میکند که از راه دور و با سختی انجام میشود. این مقایسه، عظمت و قداست بیشتری به حاکم میبخشد.
از قافله زایر آن درگه سامیش / کعبه ست که مأوای مناجات و دعا شد (قصاید، شماره ۵۷) در این بیت، قافلهٔ زایران، نه به سوی کعبه، بلکه به سوی درگاه پادشاه میروند، زیرا این درگاه به کعبهای برای مناجات و دعا تبدیل شده است.
تفاوت با مفهوم عرفانی
در شعر مسعود سعد، مفهوم «قافله» برخلاف شعر عرفانی که نماد سیر و سلوک معنوی است، کاملاً اجتماعی و دنیوی است. در اشعار او، قافله به سوی یک حقیقت باطنی حرکت نمیکند، بلکه به سوی یک قدرت بیرونی و سیاسی میرود. این رویکرد، بیانگر تفاوت عمیق میان شعر مدحی و شعر عرفانی است.