مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۴ - ستایش سلطان ظهیرالدوله ابراهیم
.......سلطان عالم ابراهیم
که خسروان را درگاه او بود محراب
چو سوی کعبه ملوک جهان بپیوستند
به سوی درگه عالی او مجی و ذهاب
ظهیر دولت و ملک و نصیر دولت و …
----------------------------
مسعود سعد سلمان
مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۳ - هم در مدح او
.......است
هر چه هست از رضای او بیرون
در دیانت حرام و محظور است
درگهش کعبه شد که طاعت خلق
چون به سنت کنند مبرور است
مجلس او بهشت شد که درو
گنه بندگانش مغفور …
----------------------------
مسعود سعد سلمان
مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۴ - در مدح ابوالرشد رشید بن محتاج
.......دگر خواهد بود
من همی گویم وین حکم خود از هیلاجست
موسم راوی در کعبه اقبال تو باد
که ره خلق بدو همچو ره حجاجست
پسر محتاج آورد بدین قافیه ام
حمل انصافش …
----------------------------
مسعود سعد سلمان
مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۷ - از وزیر بهروز بن احمد یاری خواهد
.......دست
روینده زمین آمد و بارنده سما شد
از قافله زایر آن درگه سامیش
کعبه ست که مأوای مناجات و دعا شد
تا گشت خریدار هنر رای بلندش
بازار هنرمندان یکباره روا …
----------------------------
مسعود سعد سلمان
مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۹۹ - هم در مدح او
.......سپهریست پر از اختر لیکن
تو بدر و در و ثابت استاره و سیار
چون کعبه که خالیش نبینی ز مجاور
درگاه تو خالی نتوان دید ز زوار
از کف تو خالی نبود جود …
----------------------------
مسعود سعد سلمان
مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۴۷ - مدح علاء الدوله مسعود شاه
.......کافری همه بر قطب او گرفت مدار
حدیث و قصه آن حال نیست پوشیده
که کعبه شمنان بود و قبله کفار
خزانه ها را در هند بازگشت بدوست
چو بازگشت همه رودها به دریا …
----------------------------
مسعود سعد سلمان
مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵۲ - در مدح ابونصر منصور
.......آمد شد از هوا مقصور
در قدر تا کجا رسد پیداست
قوت آفریده مجبور
کعبه جاه تو ملی و وفیست
به قضای حوائج جمهور
پس چرا اندرو مرا نبود
حج مقبول و عمره …
----------------------------
مسعود سعد سلمان
مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۶۱ - ستایشگری
.......بی مهر تو نپذیرد نگار
مجلس و درگاه تو اندر جهان گشتست و باد
کعبه فریاد خواه و قبله امیدوار
مهر خواندم همتت را مهر از آن بفزود فخر
چرخ گفتم رتبتت را …
----------------------------
مسعود سعد سلمان
مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۶۸ - ستایش سیف الدوله محمود
.......او پرواز
برند بی شک هر روز خسروان بزرگ
به پیش خانه او چون به پیش کعبه نماز
گذشت سوی حجاز آفتاب کینه او
از آن همیشه بود تافته زمین حجاز
به خواب دیدست …
----------------------------
مسعود سعد سلمان
مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۰۶ - هم در ستایش او
.......نبیند هرگز ولی او
زیرا که ظلمتی که ببینم ضیا کنم
گوید همی جلالت کعبه ست قصر شاه
هر حاجتم که باشد در وی روا کنم
بوسم همیشه گوید تخت مبارکش
زان تخت گاه …
----------------------------
مسعود سعد سلمان
مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۳۳ - هم در مدح او و تفاخر به فضائل خویش
.......و پیراهن
ور نباشد به معصیت راضی
به برم زانکه روبه است سمن
ای چو کعبه وحوش را همه امن
خلق را قصر و درگهت مأمن
نیت کعبه کرده بنده تو
بنده را زین مراد باز …
----------------------------
مسعود سعد سلمان
مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۳۵ - مدیح محمد بهروز
.......بحر محیط
کهینه پایه از قدر اوست چرخ کیان
زهی به جاه تو معمور کعبه دولت
زهی به صدر تو منسوب قبله احسان
تویی که چشم وزارت چو تو ندید وزیر
تویی که لفظ …
----------------------------
مسعود سعد سلمان
مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۲۱ - مدح ابورشد رشید
.......جاودانه نعمت کرد
واندرو حشمت خداوندیست
که ازو روزگار حشمت کرد
کعبه ای شد ز بس که اهل امید
گرد او طوف جست و رحمت کرد
عمده مملکت رشید که ملک
مجلسش آسمان …
----------------------------
مسعود سعد سلمان
مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۰۲ - به خواجه ابراهیم
.......و کلیم
عز تو گشت عصر تو ور نه
مانده بود این جهان سیاه و تمیم
کعبه دولت است فتح آثار
تا بود در مقام ابراهیم
کی بود کی که باز بینم باز
آن همایون لقا و …
----------------------------
مسعود سعد سلمان
مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » ترکیبات و ترجیعات » شمارهٔ ۵ - در ستایش بهرامشاه
.......دو هفته چتر شده بر سر تو باد
از خدمت تو حاجت شاهان روا شود
تا هست کعبه کعبه شاهان در تو باد
اندر جهان چو خنجر برهان ملک توست
برهان ملک در کف تو خنجر تو …
----------------------------
مسعود سعد سلمان » توصیفات » شهرآشوب » شمارهٔ ۵۹ - صفت یار به حج رفته بود
.......تو گشته ام چو حاج دوان
تو ماه و مکه ز روی تو آسمان برین
تو حور و کعبه ز روی تو روضه رضوان
رواست ار تو مرا می کشی به تیغ فراق
از آن که رسم بود در حج ای پسر …
----------------------------
مسعود سعد سلمان
مسعود سعد سلمان » توصیفات » ماههای فارسی » شمارهٔ ۷ - مهر ماه
.......نیکخواه است
شاهان همه بندگان اویند
امروز چو او کدام شاه است
کعبه است عزیز و پیشگاهش
یارب چه خجسته پیشگاه است
یکتاست به بندگیش گردون
گر چند به …
تحلیل ابیات مسعود سعد سلمان نشان میدهد که او، در مقایسه با شاعران عارف مانند شیخ بهایی و حزین لاهیجی، از نماد کعبه با رویکردی متفاوت استفاده کرده است. در شعر مسعود سعد، کعبه کمتر نمادی عرفانی برای حقیقت درونی است و بیشتر به عنوان یک نماد اجتماعی و مدحی به کار رفته است.
کعبه به عنوان نماد قدرت و پناهگاه
مسعود سعد سلمان، کعبه را به عنوان یک نماد قدرت و مرکزیت برای پادشاهان و حاکمان به کار میبرد. او درگاه پادشاه را با کعبه مقایسه میکند تا عظمت و اهمیت آن را برجسته سازد. این رویکرد، در مدحسراییهای او به کرات دیده میشود.
درگاه به مثابه کعبه: در چندین بیت، درگاه سلطان به عنوان محراب، کعبه و قبلهٔ پادشاهان و مردم توصیف شده است. این مقایسه نشان میدهد که حاکم، به مثابهٔ کعبه، مرکز توجه و پناهگاه مردم است.
چو سوی کعبه ملوک جهان بپیوستند / به سوی درگه عالی او مجی و ذهاب (قصاید، شماره ۱۴) درگاه تو خالی نتوان دید ز زوار / چون کعبه که خالیش نبینی ز مجاور (قصاید، شماره ۹۹)
کعبهٔ امید و فریاد: او درگاه حاکم را کعبهٔ فریادخواه و قبلهٔ امیدوار مینامد. این بیان، نقش حاکم را به عنوان تنها مرجع برای حل مشکلات مردم نشان میدهد و او را در جایگاه یک قدیس یا پناهگاه مقدس قرار میدهد.
کعبه فریادخواه و قبله امیدوار / مجلس و درگاه تو اندر جهان گشتست و باد (قصاید، شماره ۱۶۱)
کعبه در زمینهٔ اجتماعی و سیاسی
برخلاف نگاه عرفانی که کعبه را نماد باطن میداند، مسعود سعد از آن برای توصیف جایگاه اجتماعی و سیاسی حاکم استفاده میکند.
معماری کعبهٔ دولت: او از ترکیباتی مانند "کعبهٔ دولت" استفاده میکند که نشان میدهد قدرت و حکومت نیز مانند کعبه، یک ساختار مقدس و پایدار است.
زهی به جاه تو معمور کعبه دولت / زهی به صدر تو منسوب قبله احسان (قصاید، شماره ۲۳۵)
زیارت سیاسی: حتی مناسک حج در شعر او به یک عمل سیاسی تبدیل میشود. زوار و حجاج درگاه حاکم، به جای زیارت خانهٔ خدا، به دیدار پادشاه میروند. این نوع مقایسه، قدرت حاکم را در حد قدرت الهی بالا میبرد.
کعبه ای شد ز بس که اهل امید / گرد او طوف جست و رحمت کرد (مقطعات، شماره ۲۱)
تفاوت با نگاه عرفانی
در مقایسه با شیخ بهایی و حزین لاهیجی، مسعود سعد سلمان از کعبه به عنوان نمادی برای نقد ریاکاری استفاده نمیکند. در اشعار او، کعبهٔ دل و وحدت وجود مطرح نیستند. کعبه برای او ابزاری برای ستایش و بیان عظمت دنیوی است، نه یک حقیقت عرفانی و باطنی. این تفاوت، رویکرد و هدف هر شاعر را به وضوح نشان میدهد.