در شعر حزین لاهیجی، مفهوم وحدت یکی از مضامین اصلی است که او با استفاده از نمادها و تقابلهای گوناگون به آن میپردازد. وحدت در نگاه او، ابعاد مختلفی دارد که هم در سطح عرفانی و هم در سطح اجتماعی قابل بررسی است.
وحدت وجود و کعبهٔ دل
حزین لاهیجی بر وحدت وجود تأکید دارد، به این معنا که تمام هستی، تجلی یک حقیقت واحد (خداوند) است. او کعبه را نمادی برای این وحدت به کار میبرد و معتقد است که کعبهٔ حقیقی، در درون انسان نهفته است. این دیدگاه، به نوعی مبارزه با ظاهرپرستی و ریاکاری است.
"کعبهٔ دل جوی، تا کی بر در دلهاستی؟"
"دل کعبهٔ عشق است، نگهدار ادبش."
در این ابیات، وحدت به معنای یکی شدن باطن و ظاهر و رسیدن به حقیقت درونی است.
وحدت ادیان و نفی تعصب
حزین لاهیجی از وحدت برای نفی تعصبات مذهبی و قشریگری استفاده میکند. او با قرار دادن کعبه در برابر دیر و بتخانه، نشان میدهد که همهٔ راههای مذهبی، اگرچه از نظر ظاهری متفاوتند، اما به یک مقصد واحد ختم میشوند. این نگاه، نشاندهندهٔ روحیهٔ تساهل و تسامح در اوست.
"نقش کنشت و کعبه جز یک خدا ندارد."
"از دیر و کعبه فارغ ساخت ما را طاعت عشقت."
این ابیات بر این تأکید دارند که عشق الهی، تنها راهی است که انسان را از تعلق به ظواهر و مرزهای ساختگی رها میسازد.
وحدت میان عاشق و معشوق
اوج مفهوم وحدت در شعر حزین، در فنای عاشق در معشوق نمایان میشود. در این مرحله، مرزهای "من" و "تو" از بین میروند و وحدت کامل میان عاشق و معشوق برقرار میشود. این وحدت، اوج سیر و سلوک عرفانی است که در آن، دوگانگی معنایی ندارد.
"هر که فانی شد ز خود، باقی به حق خواهد شدن"
در این بیت، بقا در حق (وحدت) تنها پس از فنای خود (من) ممکن است.
به طور کلی، وحدت در شعر حزین لاهیجی، یک مفهوم کلیدی است که با استفاده از آن، به نقد ریاکاری و تعصب، و ترویج عشق و حقیقت درونی میپردازد.