در اشعار حزین لاهیجی، مفهوم "عالم اَلَست" نه تنها به یک واقعهٔ قرآنی، بلکه به عنوان نمادی برای بیان مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی به کار رفته است. او از این نماد برای اشاره به عهد و میثاق ازلی، عشق ازلی و وحدت وجود استفاده میکند.
۱. عالم اَلَست و میثاق ازلی
عالم اَلَست در نگاه حزین، نماد میثاق اولیهٔ روح انسان با خداوند است. این عالم، نقطهای ازلی و ابدی است که در آن، خداوند از ارواح انسانها پرسید: "اَلَستُ بِرَبِّکُم؟" (آیا من پروردگار شما نیستم؟) و آنها پاسخ دادند: "بَلیٰ" (آری). حزین لاهیجی این میثاق را ریشهٔ اصلی عشق و معرفت در وجود انسان میداند.
یادآوری عهد اَلَست: حزین معتقد است که تمام تلاشهای عاشقانه و جستجوهای عرفانی، در حقیقت تلاشی برای به یاد آوردن آن عهد ازلی است. هر بار که دل عاشق به سوی معشوق میرود، در واقع در حال یادآوری همان میثاق اولیهای است که در عالم اَلَست بسته شده است.
۲. عالم اَلَست و وحدت وجود
حزین لاهیجی از عالم اَلَست برای بیان مفهوم وحدت وجود نیز بهره میبرد. در این نگاه، در عالم اَلَست، مرزی میان عاشق و معشوق وجود نداشت و همه در یک حقیقت واحد بودند. هجران و دوری پس از این عالم آغاز شد.
مبارزه با تفرقه: حزین با اشاره به عالم اَلَست، به تعصبات مذهبی و تفرقهها حمله میکند. او میگوید در آن عالم، همهٔ ارواح در یک حقیقت واحد با خداوند عهد بستند؛ بنابراین، تمام راهها به یک مقصد ختم میشوند و تفرقههای ظاهری بیمعناست.
نقش کنشت و کعبه جز یک خدا ندارد.
۳. عالم اَلَست و عشق ازلی
در نظر حزین، عشق انسان به خداوند، ریشه در عالم اَلَست دارد. این عشق، یک پدیدهٔ زمینی و جدید نیست، بلکه یک احساس ازلی و ابدی است که در وجود هر انسانی نهفته است.
عشق، راه بازگشت: حزین لاهیجی عشق را تنها راهی میداند که میتواند انسان را به آن وحدت و میثاق ازلی بازگرداند. جستجوی عاشق برای معشوق، در واقع جستجوی خود برای رسیدن به آن حقیقت ازلی است.
به طور کلی، عالم اَلَست در شعر حزین لاهیجی، یک مفهوم عرفانی است که ریشهٔ عشق، وحدت و میثاق انسان با خداوند را بیان میکند و به عنوان ابزاری برای نقد جهل، ستم و تفرقه در جامعه به کار میرود.