در آثار حزین لاهیجی، مفهوم ولایت نقش محوری و پررنگی دارد. او ولایت را نه تنها یک باور دینی، بلکه به عنوان یک اصل اساسی در سیر و سلوک عرفانی و همچنین یک آرمان اجتماعی برای مقابله با ظلم و بیعدالتی به کار میبرد.
ولایت در عرفان و حقیقت
حزین لاهیجی، ولایت اهل بیت (ع) را بالاترین مرتبهٔ حقیقت و کمال میداند. از نظر او، ولایت، همان کعبهٔ حقیقی است که سالک باید به آن رو کند. در این نگاه، عشق و ولایت، انسان را از ظواهر و تعلقات دنیوی رها میسازد.
"خاک درت به کعبهٔ دلها دهد صفا" (قصاید، شماره ۱۱) در این بیت، شاعر، خاک درگاه معصوم (ع) را به کعبهٔ دل تشبیه میکند. این نشان میدهد که در نگاه او، ولایت، منبع پاکی و صفا درونی است.
"سجدهٔ ما در ره عشق علی است / کعبه و دیر و بتخانه یکی است" اگرچه این بیت از حزین لاهیجی نیست اما بیانگر دیدگاه او در بسیاری از اشعارش است. ولایت علی (ع) به عنوان مقصد اصلی، از کعبه و دیر فراتر میرود.
ولایت و مبارزه با ظلم و جهل
حزین لاهیجی در دوران پرآشوب زندگی خود، از ولایت به عنوان یک ابزار مبارزاتی علیه فساد و ستم استفاده میکند. او با ستایش اهل بیت (ع)، به صورت غیرمستقیم، حاکمان ناصالح زمان خود را به چالش میکشد.
"بر سده او سجده بری کعبه علیا" (قصاید، شماره ۸) در این بیت، شاعر، مقام ولایت امیرالمؤمنین (ع) را چنان رفیع میداند که حتی کعبه نیز به درگاه او سجده میکند. این مقایسه، نقد شدید او بر ظالمان و جاهلان عصر خود است.
"از پا، ستون کعبهٔ ایمان فکندهای" (ترکیببند) در این بیت، شاعر، شهادت امام حسین (ع) را به معنای از پا انداختن "کعبهٔ ایمان" میداند. این بیان، عمق فاجعه و ستم را به تصویر میکشد و ولایت را با مفاهیم مقدسی همچون کعبه و ایمان پیوند میزند.
نتیجهگیری
ولایت در اشعار حزین لاهیجی، نه تنها یک اعتقاد مذهبی، بلکه یک حقیقت عرفانی و یک آرمان سیاسی-اجتماعی است. او با استفاده از ولایت، به نقد ریاکاری، مقابله با ستم و ترویج عشق و حقیقت درونی میپردازد.