بررسی اشعار حزین لاهیجی در مورد کعبه نشان میدهد که این شاعر نیز مانند بسیاری از عرفا، از کعبه به عنوان نمادی برای بیان مفاهیم عمیقتر استفاده کرده است. در نگاه او، کعبه از یک مکان فیزیکی فراتر رفته و به نمادی برای عشق، ولایت، و حقیقت درونی تبدیل شده است.
کعبهٔ دل و باطن
حزین لاهیجی، مانند شیخ بهایی، بر کعبهٔ دل تأکید دارد و آن را بر کعبهٔ ظاهری ترجیح میدهد. او معتقد است که سفر و طواف حقیقی، نه به دور یک بنا، بلکه به دور قلب است. در این نگاه، کعبهٔ حقیقی در درون انسان قرار دارد و زیارت آن، مقدم بر هر سفر ظاهری است.
"کعبهٔ دل جوی، تاکی بر در دلهاستی؟" (شماره ۲) در این بیت، شاعر به صراحت میگوید که به جای رفتن به در خانههای دیگران، باید به دنبال کعبهٔ دل خود بود.
"عشق را کعبهٔ مقصود، سویدای دل است" (شماره ۲۷) در این بیت، کعبهٔ مقصود (هدف) همان سویدای دل (نقطهٔ سیاه و باطن قلب) است که محل عشق است.
"دل کعبهٔ عشق است، نگهدار ادبش" (شماره ۸۲) این بیت به زیبایی بیان میکند که دل، کعبهٔ عشق است و حرمت آن را باید نگه داشت.
"خرابات دلم، هم کعبه هم بتخانهٔ خویشم" (شماره ۷۰۳) در این بیت، شاعر نشان میدهد که حقیقت را در درون خود یافته و دل او، هم کعبه و هم بتخانهٔ اوست.
کعبه و ولایت اهل بیت
حزین لاهیجی، مانند شیخ بهایی، کعبه را به ولایت اهل بیت پیوند میزند و آن را به عنوان نمادی از جایگاه رفیع آنان به کار میبرد.
"بر سده او سجده بری کعبه علیا" (شماره ۸) در این بیت، شاعر مقام امیرالمؤمنین (ع) را چنان بلند میداند که کعبهٔ علیا (کعبهٔ برتر) بر آستانهٔ او سجده میکند.
"آن کعبهٔ امید که تب لرزهٔ بیمش" (شماره ۳) در اینجا، پیامبر (ص) به عنوان کعبهٔ امید توصیف شدهاند که از هیبت او، بتها از بین میروند.
"چون می رسی به درگه آن کعبهٔ صفا" (شماره ۹) شاعر در این بیت، درگاه امیرالمؤمنین (ع) را کعبهٔ صفا مینامد و بر سجده بر خاک آن تأکید میکند.
کعبه در برابر دیر و بتخانه
یکی از مضامین پرکاربرد در اشعار حزین، مقایسه کعبه با دیر و بتخانه است. او معتقد است که در مسیر عشق، ظاهر مکانها اهمیتی ندارد و هدف اصلی، رسیدن به حقیقت است.
"عمری نیاز بردیم بر دیر و کعبه کاخر / آیینه وار حیرت، بگرفت روی ما را" (شماره ۱۰۲) در این بیت، شاعر پس از عمری نیاز بردن در دیر و کعبه، به حیرتی رسیده که نشان میدهد هر دو مکان، در نهایت به یک حقیقت واحد منتهی میشوند.
"از بتکده تا کعبه رهی نیست، برهمن" (شماره ۱۳) در این بیت، شاعر به برهمن میگوید که فاصلهٔ ظاهری میان بتکده و کعبه، راهی برای رسیدن به حقیقت نیست.
"از یک چراغ، کعبه و بتخانه روشن است" (شماره ۱۷۶) در این بیت، شاعر به صراحت بیان میکند که هر دو مکان، از یک حقیقت واحد نور میگیرند.
به طور کلی، حزین لاهیجی از کعبه برای بیان دیدگاههای عرفانی خود استفاده میکند و بر این باور است که حقیقت در درون انسان و در عشق به خدا و اهل بیت نهفته است.