ولای اهل بیت در عبارات مربوط به کعبه در ابیات منتخب شیخ بهایی
ابیات شیخ بهایی که کعبه را به ولای اهل بیت پیوند میزنند، دربردارندهٔ مفاهیم عمیق عرفانی و شیعی هستند. در نگاه شیخ بهایی، کعبهٔ ظاهری تنها یک نماد است و حقیقت آن، ولای اهل بیت و محبت به خاندان پیامبر (ص) است. این دیدگاه، بازتاب باورهای عرفانی و شیعی اوست که در آن، شریعت و طریقت (ظاهر و باطن دین) به هم پیوند میخورند.
کعبه و ولای اهل بیت
در بسیاری از اشعار، شیخ بهایی به این نکته اشاره میکند که طواف واقعی، طواف به دور دل است و دل نیز محل ولای اهل بیت (ع) است. بنابراین، کعبهٔ حقیقی، قلب عاشق اهل بیت است.
ابراز ارادت به اهل بیت: شیخ بهایی در ابیاتی، ارادت خود به ائمه اطهار (ع) را با مفاهیم مرتبط با کعبه پیوند میدهد. برای نمونه، در جایی میگوید:
«مقصود من از کعبه و بتخانه تویی تو مقصود تویی، کعبه و بتخانه بهانه»
در این بیت، "تویی تو" اشاره به معشوق اصلی، یعنی خداوند و اولیای او دارد که در نگاه شیخ بهایی، اهل بیت (ع) هستند. او با این نگاه، بر این باور است که اگرچه کعبه و بتخانه (مذاهب مختلف) راههایی برای رسیدن به خدا هستند، اما هدف اصلی، همان عشق و ولای است.
کعبهٔ حقیقی، ولای علی (ع): در برخی ابیات، به صراحت به ولای امیرالمؤمنین علی (ع) اشاره میکند. این ولایت، مانند کعبه، قبله و مقصدی برای تمام مؤمنان است. از این رو، طواف به دور کعبه، نمادی از پذیرش ولایت و محبت به علی (ع) است.
کعبه و محرمات: شیخ بهایی در اشعارش، حرمت کعبه را با حرمت اهل بیت (ع) مقایسه میکند و هر دو را از مقدسات میشمارد. همانطور که بیحرمتی به کعبه جایز نیست، بیحرمتی به مقام اهل بیت (ع) نیز گناه بزرگی است.
نتیجهگیری
شیخ بهایی با پیوند دادن کعبه و ولای اهل بیت، مفهوم عرفانی و شیعی خود را از دین بیان میکند. از دیدگاه او، اعمال ظاهری مانند طواف، زمانی ارزشمندند که با محبّت و ولای اهل بیت (ع) همراه باشند. این نگاه، نشان میدهد که در باور او، شریعت بدون طریقت (عشق و ولایت)، راه به جایی نمیبرد و کعبهٔ حقیقی، همان کعبهٔ دل است که به نور ولای علی و آل او روشن است.