در «فاتحة الشباب» که اولین دیوان جامی است، مفهوم کعبه نقشی محوری دارد و از نمادی صرفاً مذهبی به یک نماد عمیق عرفانی و عاشقانه تبدیل میشود. جامی در این اثر، کعبه را از چند منظر مورد استفاده قرار داده است:
۱. کعبه: قبله دل و مقصد معشوق
در بسیاری از غزلیات این دیوان، جامی کوی معشوق یا جمال او را برتر از کعبه میداند. این رویکرد نشان میدهد که برای عاشق حقیقی، مقصد واقعی نه کعبه مادی، بلکه وصال با معشوق ازلی است.
زهی جمال تو قبله جان حریم کوی تو کعبه دل
فان سجدنا الیک نسجد و ان سعینا الیک نسعی
در این نگاه، کعبه دل جایگاه والاتری مییابد و جهتگیری قلب عاشق به سوی معشوق، از هر عبادت ظاهری مهمتر است.
۲. برتری سیر باطنی بر سفر ظاهری
جامی به کرات بر سفر درونی و رسیدن به حقیقت درونی تأکید میکند و آن را بر پیمودن مسافتهای طولانی برای رسیدن به کعبه مادی برتری میدهد.
به جان شو ساکن کعبه بیابان چند پیمایی
چو نبود قرب روحانی چه سود از قطع منزلها
این ابیات، به سالک گوشزد میکند که بدون پاکی باطن و قرب روحانی، پیمودن راه حج بیثمر است.
۳. همارزی مکانهای مقدس و وحدت وجود
جامی با دیدگاهی وحدتگرا، مرزهای ظاهری بین مکانهای مذهبی را از میان برمیدارد. او معتقد است که نور حقیقت در همه جا میتابد و هر مکانی را میتواند به کعبه تبدیل کند.
هر خشتی از کنشت شود کعبه دگر
گر پرتو جمال تو افتد به سومنات
این ابیات نشان میدهد که برای عارف، حقیقت محدود به مکان خاصی نیست و میتواند در هر نقطهای، حتی در دیر یا سومنات، تجلی یابد.
۴. کعبه مقصود: نماد هدف نهایی
تعبیر «کعبه مقصود» در «فاتحة الشباب» فراوان است و به معنای هدف نهایی و حقیقت غایی است که برای رسیدن به آن، عشقبازان باید از خود بگذرند.
بنما زودتر ای کعبه مقصود جمال
که درین ره دگرم تاب تک و پوی نماند
این رویکرد، کعبه را به نمادی از بالاترین آرزوی عاشق تبدیل میکند.
نتیجهگیری: در «فاتحة الشباب»، کعبه نه یک بنا، بلکه نمادی از عشق، معرفت، وحدت وجود و مقصد نهایی است. جامی از این نماد برای بیان این پیام استفاده میکند که کعبه حقیقی، در قلب و جان انسان جای دارد.