ابن حسام خوسفی » غزلیات » غزل شماره 5
.......کعبهٔ جان خاک سر کوی تو ما را
محراب دل اندر خم ابروی تو ما را
هر بار که پای از سر کوی تو…
----------------------------
ابن حسام خوسفی
ابن حسام خوسفی » غزلیات » غزل شماره ۶
.......و معنی مرا
گوشه‌نشینان می‌کنند دعوی هر پیشه‌ای
قبلهٔ ابروی توست کعبه دعوی مرا
دانهٔ خال تو شد راهزن زهد من
عشق تو بر باد داد خرمن تقوی مرا
من که شدم …
----------------------------
ابن حسام خوسفی
ابن حسام خوسفی » غزلیات » غزل شماره 8
......نباشد از سر کوی تو رفتنم
آری مقیّدست به زلف تو پای ما
حجاج اگر به کعبه بیت الحرم روند
ابروی توست قبله حاجت روای ما
ما معتکف به کوی توایم از سر صفا
موقوف …
----------------------------
ابن حسام خوسفی
ابن حسام خوسفی » غزلیات » غزل شماره 9
.......کعبه تحقیق سر کوی تو ما را
محراب دعا قبله ابروی تو ما را
آن زلف کمند افکن و آن غمزه…
----------------------------
ابن حسام خوسفی
ابن حسام خوسفی » غزلیات » غزل شماره ۲۰
.......تو در مشک بو گرفت
دل اعتکاف کوی تو دارد بر او مگیر
مرغ حریم کعبه برو گرفت
این آهوی رمیده که اندر کمند تست
او را مران که با سگ کوی تو خو…
----------------------------
ابن حسام خوسفی
ابن حسام خوسفی » غزلیات » غزل شماره 38
......روشنی دیده دعای پیام میرساند
صد بندگی به دست صبا می رسانند
احرام کعبه سر کوی تو بسته ام
وانگه تحیّتی به صفا میرسانمت
ای سرو ناز بر چمن باغ دل بمان
کز آب …
----------------------------
ابن حسام خوسفی
ابن حسام خوسفی » غزلیات » غزل شماره ۴۷
.......باده ی صافی
برناله ی مرغ سحرو نغمه س درَاج
ای اهل صفا را در تو کعبه ی مقصود
لبیک زنان بین به سرکوی تو حجَاج
درپنجه ی عشاق کمانیست قوی پی
کان را …
----------------------------
ابن حسام خوسفی
ابن حسام خوسفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲
.......عشق می دانند
ترا که درد نباشد کجا دوا بخشند
کسی که سعی کند به کعبه ی مقصود بگوید
عجب نباشد اگر مر ورا صفا بخشند
ایا دلا که اگر آذری طمع دارد
که جرم او به ...
----------------------------
ابن حسام خوسفی
ابن حسام خوسفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴
.......اندیشه ی خطا مکناد
طواف بر سر کوی تو می کنم به صفا
کسی زیارت این کعبه بی صفا مکناد
کنم به گوشه ی ابروت سجده ی اخلاص
که هیچ گوشه نشین طاعت ریا…
----------------------------
ابن حسام خوسفی
ابن حسام خوسفی » غزلیات » غزل شماره ۶۰
......روی تو در دل نیافتند
او را به هیچ واسطه مقبل نیافتند
حجاج ره به کعبه ی اهل صفا نبرد
تا در حریم کوی تو منزل نیافتند
عطرنسیم کوی توکان همدم صباست
دارچین …
----------------------------
ابن حسام خوسفی
ابن حسام خوسفی » غزلیات » غزل شماره ۶۳
.......سا رود
به زیارت دل خستگان ز ره صفا گذری بکن
چه کسی که او به طواف کعبه ی حق رود به صفا رود
دل و دینت ابن حسام درسرکار و عشق بتان بشد
خبرت شود که ازین…
----------------------------
ابن حسام خوسفی
کعبه
در آثار همه شاعران
ابن حسام خوسفی » غزلیات » غزل شماره ۱۰۷
.......هر خیال و تصور که غیر دوست بود
ضمیر صافی ابن حسام شد مرتاض
مرا ز کعبه و بتخانه کوی اوست غرض
همین وسیله تمامم زجملی…
----------------------------
ابن حسام خوسفی
ابن حسام خوسفی » غزلیات » غزل شماره ۱۲۳
......و ایَّهُ وَردٍ که من به جای تو دارم
وَلی مُنیَ و هَواء طواف کعبه ی کویت
فَجِئتُ یابَک سَعیاً که من صفای تو دارم
إِن اِبتَغَیتُ وَفاتی سر از وفات…
----------------------------
ابن حسام خوسفی
ابن حسام خوسفی » غزلیات » غزل شماره ۱۲۶
.......و ز لعل تو دوا می طلبیم
همچو حجّاج به احرام درت بسته میان
کعبه ی کوی تو از راه صفا می طلبیم
هر کس از پی مقصود خود اندر طلبی است
حاصل آنست که ما از…
----------------------------
ابن حسام خوسفی
ابن حسام خوسفی » غزلیات » غزل شماره ۱۲۹
.......میکده و ساکن خراباتم
نه مرد صومعه و سمعه و مقاماتم
مرا به کعبه چه خوانی که طاق ابرویت
بس است روز دعا قبل ی مناجاتم
اگر نه بر سر کویت به طوع سجده…
----------------------------
ابن حسام خوسفی
ابن حسام خوسفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۱
.......کجا شد کز تو گه مرحبایی داشتم
در حریم کعبه ی کویت صفایی داشتم
دی گذشتی و نکردی التفاتی سوی من
خود نگفتی دردمندی…
----------------------------
ابن حسام خوسفی
ابن حسام خوسفی » غزلیات » غزل شماره ۱۴۱
.......سایه کشد بر سر ما
سر قدم ساخته شده از راه دراز آمده ایم
بسته احرام ره کعبه اقبال شما
بصفا سعی کرد به حجاز آمده ایم
طاق ابروی تو پیوسته مرا در نظرست
نظری …
----------------------------
ابن حسام خوسفی
ابن حسام خوسفی » غزلیات » غزل شماره ۱۵۹
.......فکر کن در پایند
کدام دیده که بینا شود به طلعت او
حواله گر بسوی کعبه گر خرابات ست
تو دم مزن که برون نیست از مشیَّت او
مراد گوشه نشینان نعیم حور و …
----------------------------
ابن حسام خوسفی
ابن حسام خوسفی » غزلیات
.......را
غزل شمارهٔ ۴: مران به عنف خدا را در آستانه مرا
غزل شمارهٔ ۵: ای کعبهٔ جان خاک سر کوی تو ما را
غزل شماره ۶: ای به سر کوی تو مسکن و ماوی مرا
غزل شماره ۷: …
----------------------------
ابن حسام خوسفی
ابن حسام خوسفی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵
.......کعبه مقصود دل من کویت
دور از تو شدم ز مویه مثل مویت
الان که ز دیدار تو محروم شدم
در …
----------------------------
بر اساس اصول ارائه شده، ابن حسام خوسفی از مفهوم کعبه در یک جامع کاملاً عرفانی و عاشقانه می‌کند. او مانند بسیاری از عارفان و شاعران هم‌عصر خود، کعبه‌ی ظاهر را به نمادی برای کوی معشوق تبدیل می‌کند و معتقد است که زیارت و عبادت واقعی، در نزد معشوق صورت می‌گیرد.
کعبهٔ باطنی: کوی یار
ابن حسام خوسفی به صراحت بیان می‌کند که کعبهٔ حقیقی او، کوی معشوق است. این نگاه، تقابلی میان زهد ظاهری و عشق باطنی ایجاد می.
کعبهٔ جان: شاعر می‌گوید: « کعبهٔ جان خاک سر کوی تو ما را». این عبارت نشان می‌دهد که کعبه برای او یک مکان وجود ندارد، بلکه مکانی روحانی است که در کوی معشوق قرار دارد.
کعبهٔ مقصود: او به روشنی کعبهٔ مقصود را کوی معشوق می‌داند.
کعبهٔ تحقیق: شاعر از « کعبهٔ تحقیق » سخن می‌گوید، که بیانگر این است که حقیقت و هدف نهایی او، در کوی معشوق نهفته است.
مناسک حج در خدمت عشق
ابن حسام خوسفی تمام مناسک حج را برای بیان شدت و عمق عشق خود به کار می‌برد.
احرام: او به جای احرام بستن برای حج، برای رسیدن به کوی معشوق، احرام می‌بندد: «احرام کعبه سر کوی تو بسته ام».
طواف: او طواف بر گرد کعبه ظاهری را رها کرده و به طواف گرد کوی یار می‌پردازد: «طواف بر سر کوی تو می‌کنم به صفا».
زیارت: او معتقد است که زائران به جای رفتن به بیت‌الحرام، باید به زیارت ابروی معشوق بپردازند.
نقد زهد و عبادت ظاهری
ابن حسام خوسفی به صراحت زهد خشک و عبادت‌های بدون عشق را نقد می‌کند.
قبلهٔ ابرو: او ابروی معشوق را قبل از خود می‌داند و آن را بر کعبه برتری می‌دهد: «قبلهٔ ابروی توست کعبه دعوی مرا».
مقامات: او خود را مرد «صومعه» و «مقامات» نمی‌داند و می‌کند که به جای آن، طاق ابروی معشوق، پیشهٔ مناجات اوست.
بتخانه و کعبه: او می‌گوید که غرض و هدف نهایی‌اش، نه کعبه و نه بتخانه، بلکه کوی معشوق است. این عبارت نشان می‌دهد که او از مرزهای ظاهری دین فراتر رفته و به حقیقت عشق دست یافته است.
در مجموع، کعبه در شعر ابن حسام خوسفی، نمادی از یک هدف واقعی و روحانی است که تنها با عشق و مجاهدت در راه معشوق به دست می‌آید، و او با این نگاه، روح باطنی و عرفانی عشق را بر ظواهر دینی مقدم می‌شمارد.