دیدگاه ادیبان و شاعران بزرگ فارسی درباره دنیا و آخرت را میتوان در چهار دسته اصلی بر اساس رویکرد و نوع نگاهشان دستهبندی کرد:
۱. نگاه اخلاقی و انتقادی
در این دسته، دنیا به عنوان یک مانع، فریبنده و خطرناک معرفی میشود. شاعران این گروه با لحنی تند و موعظهآمیز، به مردم هشدار میدهند و آنها را از دلبستگی به دنیا برحذر میدارند.
نمایندگان: سنایی و سیف فرغانی
اصطلاحات کلیدی: دامگاه، خاکدان، رباط مردمخوار، کژی.
ویژگیها: این دیدگاه بر تقابل آشکار دنیا و آخرت تأکید دارد و هدف آن اصلاح اخلاق فردی و اجتماعی است.
۲. نگاه فلسفی و تفسیری
این گروه دنیا را نه صرفاً یک مانع، بلکه یک مرحله لازم و فرصت برای رسیدن به آخرت میداند. در این نگاه، استدلال و تفسیر نقش مهمی ایفا میکند.
نمایندگان: ناصرخسرو و میبدی
اصطلاحات کلیدی: قنطره (پل)، مزرعه آخرت، مدت بقاء نفس در جسد.
ویژگیها: این دیدگاه دنیا را در یک چارچوب عقلانی و تکاملی میبیند و با برهان و استدلال، به تبیین رابطه دنیا و آخرت میپردازد.
۳. نگاه صوفیانه و اخلاقی
در این دسته، دنیا به عنوان یک فرصت یا مانع در مسیر معنویت معرفی میشود. شاعران این گروه با زبانی صوفیانه، به اهمیت زهد و دوری از تعلقات دنیوی برای رسیدن به آخرت میپردازند.
نمایندگان: اوحدی و نظامی
اصطلاحات کلیدی: اقامت به دنیا بهر آخرت، دنیا طلب دینگذار.
ویژگیها: این دیدگاه ترکیبی از رویکرد اخلاقی و عرفانی است که بر لزوم استفاده صحیح از فرصتهای دنیا یا دوری از آن برای کسب سعادت اخروی تأکید دارد.
۴. نگاه حکمی و عرفانی
این دیدگاه اوج تحول فکری است. در اینجا، دنیا و آخرت هر دو بیارزش و ناچیز شمرده میشوند و تنها عشق به حق اهمیت پیدا میکند.
نمایندگان: عطار و صائب تبریزی
اصطلاحات کلیدی: بیکاری، دیوار مایل، دو قطره اشک، دو روی یک چیز.
ویژگیها: این نگاه فراتر از تقابل دنیا و آخرت میرود و به یک وحدت وجودی میرسد که در آن، تمامی مفاهیم در برابر عظمت خداوند محو میشوند. صائب و عطار این مفاهیم را با زبان تمثیلی و کنایی بیان میکنند.