بر اساس ابیات و متون ارائه شده از سنایی غزنوی، دیدگاه او درباره دنیا و آخرت را میتوان به شکل زیر تحلیل کرد:
۱. دنیا، محل آزمون و آخرت، پاداش
سنایی در وهله اول، دنیا و آخرت را در تقابل با هم قرار میدهد. دنیا سرای فانی است که انسان باید از آن برای کسب سعادت اخروی استفاده کند.
دنیا، جایگاه غفلت: او بر این باور است که اهل دنیا به دلیل هوای نفس و شهوت، از مرگ و آخرت غافل میشوند. او میگوید: "اهل دنیا از در هوا در هاویه رفتند".
آخرت، هدف اصلی: سنایی بر لزوم اندیشیدن به آخرت و تهیه "زاد" برای آن تأکید میکند. او به این نکته اشاره میکند که "گر به عقبی دیده داری کوت زاد آخرت".
۲. مذمت دنیا و دعوت به ترک آن
در نگاه سنایی، دنیا نه تنها یک مکان موقت، بلکه یک مکان خطرناک است که انسان را به گمراهی میکشاند.
دنیا، جایگاه فریب: او دنیا را با صفت "کژی" و اهل آن را به "کمان" تشبیه میکند. او میگوید: "اهل دنیا بیشتر همچون کمانند از کژی".
دنیا، رباط مردمخوار: سنایی با لحنی تند، دنیا را به عنوان یک "رباط مردمخوار" توصیف میکند که جایگاه قرار و آرامش نیست.
۳. بیاعتنایی به هر دو جهان
در اوج نگاه عرفانی سنایی، دنیا و آخرت هر دو در برابر حقیقت الهی بیارزش میشوند. او به مقامی اشاره میکند که سالک حقیقی از هر دو جهان دل میکند.
ترک دنیا و آخرت: در یک متن صوفیانه (نقل از کشف المحجوب هجویری) که با دیدگاه سنایی همخوانی دارد، آمده است: "نه هرگز همت ما مقصود را بیابد ونه کلیت ما نیست گردد اندر دنیا و آخرت". این دیدگاه نشان میدهد که همت عارف، فراتر از رسیدن به دنیا و آخرت است و به مقصودی والا میاندیشد.
مقایسه با عارفان: او عارفان را کسانی میداند که "به دنیا دل تو بیغم گشت" و به خاطر رسیدن به کمال، از لذتهای دنیوی چشمپوشی کردهاند.
جمعبندی
سنایی با لحنی اخلاقی و عرفانی، دنیا را به عنوان یک محل آزمون و آخرت را پاداش این آزمون میبیند. او به شدت دنیاپرستی و عواقب آن را محکوم میکند و در نهایت، به مقامی عرفانی اشاره دارد که در آن سالک حقیقی، از هر دو جهان دل میکند تا به حقیقت مطلق دست یابد. این نگاه او را به لحاظ فکری به میبدی و اوحدی نزدیک میکند.