ب. شیخ بهایی
تحلیل نگاه شیخ بهایی به ملائکه
شیخ بهایی (953-1030 ه.ق) از عالمان برجستهی دورهی صفوی است که در آثار خود، از ملائکه با نگاهی عرفانی، اخلاقی و گاه تمثیلی استفاده میکند. رویکرد او به ملائکه، ترکیبی از مفاهیم قرآنی، روایات شیعی و حکمت عملی است.
۱. جایگاه ملائکه در آثار شیخ بهایی
الف) ملائکه در قیامت و نظام آفرینش
در «موش و گربه» (مقدمه)، شیخ بهایی از ملائکه به عنوان مجریان امر الهی در قیامت یاد میکند:
«انْکَدَرَتْ زیر و زبر شوند و زمین و آنچه در آنست هموار گردند و از ملائکه و جن و انس صفها بسته شود...»
این توصیف، برگرفته از آیات قرآن (مانند زمر:۶۸) است که فرشتگان را در صحنهی حشر حاضر میداند.
کارکرد ادبی: نماد نظم الهی و عدالت خداوند در روز جزا.
ب) ملائکه و شفاعت
در «کشکول» (دفتر دوم، بخش چهارم)، شیخ بهایی به داستان «غسیل الملائکه» (حنظله بن ابی عامر) اشاره میکند:
«غسیل الملائکه حنظله بن ابی عامر انصاری که به جنگ احد بیرون شد و مقتول گشت...»
این اصطلاح در روایات شیعی برای شهیدی به کار میرود که فرشتگان او را غسل میدهند.
کارکرد ادبی: ارتباط ملائکه با اولیای خدا و تأیید مقام شهدا.
ج) ملائکه و مقام عبودیت
در بخش دیگری از «کشکول»، شیخ بهایی دعایی را نقل میکند که در آن، انسان به پناهبردن به خداوند، همانند فرشتگان توصیه میشود:
«عُذْتُ بِمَا عَاذَتْ بِهِ مَلَائِکَهُ اللَّهِ الْمُقَرَّبُونَ...»
این بیان، نشاندهندهی الگوگیری انسان از ملائکه در عبودیت و پناهجویی به خدا است.
کارکرد ادبی: ترغیب به تقوا و تقلید از فرشتگان در اطاعت محض.
۲. کارکردهای ادبی و معنایی ملائکه در آثار شیخ بهایی
کارکردنمونههاهدف ادبی/اخلاقی
نماد نظم الهیصحنهی قیامت در «موش و گربه»تأکید بر عدالت خداوند
شفاعت و کراماتداستان «غسیل الملائکه» در کشکولترویج فرهنگ شهادت
الگوی عبودیتدعای مشابهت با ملائکه در کشکولتشویق به تقوا و توکل
تمثیل اخلاقیمقایسهی انسان و ملائکه در برخی حکایاتنقد تکبر و نافرمانی
۳. مقایسه با دیگران
تفاوت با صامت بروجردی:
صامت، ملائکه را صرفاً ابزار عظمتنمایی خدا میداند، اما شیخ بهایی به کارکردهای عملی آنها (شفاعت، الگوی اخلاقی) نیز توجه دارد.
تفاوت با ناصرخسرو:
ناصرخسرو ملائکه را موجوداتی عقلانی میداند که انسان میتواند به مقام آنها برسد، اما شیخ بهایی بیشتر بر جنبهی عملی-عبادی رابطهی انسان و فرشتگان تأکید میکند.
تشابه با قرآن:
هر دو، ملائکه را مطیع مطلق خدا میدانند، اما شیخ بهایی با اضافه کردن روایات شیعی (مثل غسیل الملائکه)، به آنها بعدی عاطفی-اعتقادی میدهد.
۴. نتیجهگیری: ملائکه در نگاه شیخ بهایی
نقش اجرایی در نظام جهان (قیامت، شفاعت).
الگوی اخلاقی برای انسان در عبادت و تقوا.
پیوند با مفاهیم شیعی (مقام شهید، کرامات اولیا).
زبان تمثیلی در حکایات برای آموزش مفاهیم دینی.
سبک ادبی: شیخ بهایی از ملائکه هم در متون عرفانی-اخلاقی (کشکول) و هم در داستانهای تمثیلی (موش و گربه) استفاده میکند تا هم تعلیم دینی دهد و هم عدالت الهی را به تصویر بکشد.