ارتباط غیب با روزی
در پاسخ به پرسش شما درباره ارتباط "غیب" با "روزی" در اندیشه سعدی، باید به مفاهیم عمیق عرفانی و قرآنی اشاره کنیم که در اشعار او تجلی یافته است. این تحلیل را با تمرکز بر همان بیت بوستان و سایر ابیات سعدی ادامه میدهم:
۱. تحلیل بیت مورد نظر:
"نگر تا چه تشریف دادت ز غیب"
"غیب" در اینجا به معنای عالم الهی و منشأ نعمتهای نادیده است.
"تشریف" (شرافت/نعمت) اشاره به همه موهبتها از جمله روزی دارد.
۲. ارتباط غیب و روزی در قرآن:
سعدی این مفهوم را از آیاتی مانند این اقتباس میکند:
"وَفِی السَّمَاءِ رِزْقُکُمْ وَمَا تُوعَدُونَ" (ذاریات/۲۲)
(روزی شما و آنچه وعده داده شدهاید در آسمان است)"إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ" (ذاریات/۵۸)
(خداوند روزیدهنده است)
۳. تبیین این ارتباط در اشعار سعدی:
الف) روزی از غیب میآید:
نمونه از بوستان:
"هر که را روزی مقدر باشد / گر به صحرا رود، به صحرا آید"
تأکید بر اینکه روزی از عالم غیب (قدر الهی) تعیین میشود.
نمونه از گلستان:
"قضا را نتوان بگردانیدن / روزیِ بیمحل نتوان دیدن"
روزی حتمی و از پیش مقدر شده است.
ب) شرط دریافت روزی:
سعدی در غزلیات میگوید:
"روزیات همیرسد از غیب / تو بندگی کن و مطیع باش"
تأکید بر رابطه بین بندگی و روزی.
ج) آرامش در باور به روزی غیبی:
در بوستان:
"غم روزی مخور که روزیده / دارد اندر غیب فکر تو را"
اشاره به اینکه نگرانی بیهوده است چون روزی از غیب میآید.
۴. سلسله مراتب روزی در نگاه سعدی:
۱. روزی جسمانی (طعام، مال)
۲. روزی معنوی (عقل، سلامت)
۳. روزی اخروی (رضایت الهی)
۵. سه نکته کلیدی در این رابطه:
۱. حتمیت روزی:
"آنچه بایدت رسد، به تأخیر افتد / وآن نباشدت، به تعجیل آید" (گلستان)
۲. عدم وابستگی به ظاهر اسباب:
"گر بریزی بحر را سطل به سطل / نتوانی کرد تمامش را به سدل" (بیان محدودیت انسان)
۳. رابطه عمل و روزی:
"کشت نیکوکار، جز نیکی ندهد / گر چه در خاکستری بکاری اش" (بوستان)
۶. نتیجهگیری:
سعدی با الهام از قرآن، "غیب" را منشأ اصلی روزی میداند و معتقد است:
روزی مقدّر است (از غیب)
اما انسان باید تلاش کند (اسباب ظاهری)
نگرانی بیهوده است (توکّل)
شکرگزاری شرط افزایش روزی است