دوگانه رفتار وسرنوشت
دوگانۀ رفتار و سرنوشت در حکایت غلام و پادشاه از گلستان سعدی
در حکایت شماره ۲۶ گلستان، سعدی با ظرافتی شگفتانگیز، رابطۀ دوگانۀ رفتار انسان و سرنوشت را به تصویر میکشد. این داستان نشان میدهد که اعمال ما چگونه تقدیر ما را میسازند، اما در عین حال، غیب (ارادۀ الهی) نیز به شیوهای مرموز و حکیمانه در این رابطه دخیل است.
۱. رفتار انسان چگونه سرنوشت را می سازد؟
الف) رفتار پادشاه و پیامدهای آن
محبت بی ضابطه → فساد غلام
پادشاه با چشمپوشی از خطاهای غلام، ناخواسته به او ظلم می کند، زیرا این رفتار باعث میشود غلام جسورتر شده و از حد خود تجاوز کند.
→ نتیجه: فساد اخلاقی غلام و هرج و مرج در دربار.تصمیم ناگهانی به فروش غلام → تباهی او
وقتی پادشاه یکباره غلام را طرد میکند، این بی عدالتیِ ناخواسته باعث میشود غلام به راهزن تبدیل شود.
→ نتیجه: سرنوشت شوم غلام، که در نهایت جان پادشاه را نیز تهدید میکند.
ب) رفتار غلام و پیامدهای آن
تکیه بر امنیت کاذب → سقوط اخلاقی
غلام، به دلیل اطمینان از حمایت پادشاه، مرتکب خطا میشود.
→ نتیجه: وقتی این حمایت ناگهان قطع میشود، او به ورطۀ گناه میافتد.راهزنی → رویارویی با پادشاه
رفتار غلام پس از فروخته شدن، او را به نقطۀ خطرناکی میرساند: میخواهد همان کسی را بکشد که روزی اربابش بود.
→ نتیجه: اینجاست که سرنوشت، او را به سوی یک آزمون بزرگ هدایت میکند.
نتیجه گیری اول:
هر عملی، عکس العملی دارد – رفتارهای پادشاه و غلام، هر دو به شکل زنجیروار، سرنوشتشان را میسازد.
۲. سرنوشت (غیب) چگونه رفتار انسان را تغییر میدهد؟
اما سعدی فقط به علیت مادی اکتفا نمیکند؛ او نشان میدهد که دست غیب نیز در کار است تا درسهای اخلاقی را کامل کند:
الف) مشیت الهی در مسیر غلام
غلام به ظاهر تصادفی در بیابان به پادشاه برمیخورد.
در لحظۀ نهایی، ناگهان پادشاه را میشناسد و شرمسار میشود.
این هدایت پنهانی باعث توبۀ او میشود.
ب) نقش رحمت الهی در بخشش پادشاه
پادشاه نیز به جای انتقام، میبخشد.
این بخشش، نتیجۀ همان محبتهای گذشته است که حال به شکل رحمت بازگشته.
→ یعنی: سرنوشت، نه تنها نتیجه رفتارهاست، بلکه گاهی مسیرها را عوض میکند تا انسانها درس بگیرند.
۳. جمعبندی: دوگانۀ رفتار و سرنوشت در حکایت سعدی
عامل تأثیر بر سرنوشت تأثیر متقابل (غیب)
محبت بیقید پادشاه→ فساد غلام سرنوشت، غلام را به آزمون می کشاند
طرد ناگهانی غلام→ راهزنی اوتقدیر، او را به پادشاه میرساند
راهزنی غلام→ خطر برای پادشاه غیب، او را در لحظه آخر نجات میدهد
بخشش پادشاه→ بازگشت غلام این بخشش، نتیجه همان محبتهای گذشته است
پند نهایی سعدی:
انسان با رفتار خود سرنوشت را میسازد، اما غیب همیشه در کار است تا مسیرها را اصلاح کند.
ظلم (حتی ناخواسته) بازمیگردد، اما نیکیها نیز همیشه پاداش خود را میگیرند.
تقدیر، گاهی ما را در مسیرهایی قرار میدهد که درسِ عدالت و رحمت را بیاموزیم.
پس:
"چون نیک کردی، خود بُوَد پاداشَت / ور بد کنی، بدتر ز تو کِی باشد؟"
(سعدی)