این بیت از نورالدین عبدالرحمن جامی، عارف و شاعر بزرگ سدهٔ نهم هجری است،
متن و ترجمه:
تا ز لا نگذری، به هو نرسی
(تا زمانی که از "لا" (نفی) نگذری، به "هو" (حقیقت وجود) نمیرسی.)
هو کفایت ز غیب، ذات شناس
("هو" (خدا) کافیکنندهای از عالم غیب است که همهٔ ذاتها را میشناسد.)
تفسیر:
۱. "لا" و "هو" در عرفان جامی
"لا" نماد نفی است (مانند "لا اله" در شهادتین که نفی هر غیرخداست). جامی، مانند دیگر عرفا، معتقد است سالک باید پیش از رسیدن به خدا، از همهٔ تعلقات و حتی تصورات ذهنی خود ("لا") بگذرد.
"هو" اشاره به وجود مطلق (خدا) دارد. رسیدن به "هو" یعنی شهود حق پس از عبور از مرحلهٔ نفی.
۲. کفایت الهی و شناخت ذاتها
"کفایت ز غیب": خداوند از عالم غیب (ماوراء الطبیعه) برای بندگان کافی است و نیازشان را برطرف میکند.
"ذات شناس": او به حقیقت همهٔ موجودات آگاه است و شناخت حقیقی تنها از طریق او ممکن است.
چرا این بیت به جامی نسبت داده میشود؟
جامی در آثارش (مانند "هفت اورنگ" و "نفحات الانس") بارها از این مفاهیم استفاده کرده است. سبک او ترکیبی از عرفان مولوی و ابنعربی است، اما با زبانی موجز و پرمعنا. این بیت نیز نشاندهندهٔ همان نگاه عرفانیِ مبتنی بر سیر از نفی به اثبات است.